هدايا و جهيزيّه تهيّه شده - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هدايا و جهيزيّه تهيّه شده

(س 1744) پدر اين جانب بعد از فوت مادرم ازدواج كرد و پس از مدتى از روستا به
شهر آمدند. بنده هم ازدواج كردم و در محلّ ديگرى اقامت گزيدم. پدرم به همراه همسرش
زمينى خريدند و خانه اى ساختند و داراى شش فرزند شدند. پدرم پنج سال پيش فوت كرد.
اكنون مطّلع شده ام كه نامادرى ام به همراه فرزندانش خانه را فروخته اند و بين
خودشان تقسيم كرده اند، آيا بنده حقّى از آن خانه دارم؟ با توجه به اينكه نامادرى
ام قبلاً آن خانه را به اسم خودش ثبت كرده است؟

ج ـ چنانچه پدرتان خانه را يا سهم خودش را در زمان حيات، بخشيده يا با آنها
مصالحه كرده است، حقّى از آن خانه نداريد، ولى اگر شما بتوانيد ثابت كنيد كه پدر
مال خودش را به آنها نبخشيده و از دنيا رفته است، مى توانيد سهم الارث خود را
مطالبه نماييد. 21/1/75

(س 1745) پدرم قبل از فوت، مقدارى زمين كشاورزى را بين من و يكى از برادرانم
تقسيم نمود و چندين سال است كه در تصرّف ماست، آيا بقيّه ورثه از اين زمينها سهم
الارث دارند يا نه؟

ج ـ اموالى را كه پدر در زمان حيات، به فرزندان خود هبه نمايد و تحويل آنها
بدهد، قابل رجوع نيست و ورثه حقّى ندارند.  28/8/75

(س 1746) زنى در حال حيات، پول نقدى نداشته و ملكى داشته است كه به واسطه آن
مستطيع بوده است; ليكن آن ملك در اختيارش نبوده تا بفروشد و حج انجام دهد. پسر كوچك
تر با پول خودش براى او وديعه حج را واريز كرده است. حال آن زن فوت كرده است. با
توجه به مطالب گفته شده بفرماييد:

1. آيا اين وديعه به همان پسرش كه وديعه را واريز كرده تعلّق دارد، يا جزو ماترك
محسوب مى شود؟

2. آيا حجّ واجبى كه بر ذمّه متوفّا بوده، به پسر بزرگش اختصاص دارد، يا پسر
كوچك هم مى تواند ادا نمايد؟

3. اگر متوفّا وصيّت مسلّمى داشته باشد كه وارث معيّنى حجّ او را ادا نمايد، آيا
اين وصيّت معتبر است؟

ج 1 ـ پولى كه فرزند براى حجّ مادر واريز نموده، اگر بخشيده باشد و به مادر هبه
نموده، چون هبه به ذى رَحِم است، لازم و جزو اموال و ماترك مادر محسوب مى شود و همه
ورثه حق دارند.

ج 2 ـ حج براى مستطيع از اصل مال و تركه خارج مى شود و به عهده شخص معيّنى نيست.

ج 3 ـ وصيّت، لازم العمل است و بايد به وصيّت عمل كرد.    
2/9/75

(س 1747) شخصى در زمان حيات، منزل خود را به ديگرى مى دهد. اينك بعد از فوت
مالك، ميان ورثه و  متصرّف در چگونگى نحوه استيفاى منافع در ايّام تصرّف
اختلاف است، چرا كه ورثه معتقد به استيجارى بودن يد متصرّف و تبعاً پرداخت اجاره
بهاى ايام مذكور هستند، ليكن متصرّف مدّعى است كه تصرّف او به قصد عاريه بوده است و
هيچ قرينه اى نيز در تأييد اين دو نظر وجود ندارد. لطفاً حكم شرعى مسئله را بيان
فرماييد؟

ج ـ اگر ورثه نتوانند اجاره بودن خانه را ثابت كنند، نمى توان از متصرّف اجرت را
گرفت، و او هم به حسب ظاهر شرع، بدهكار نيست.     24/1/74

(س 1748) آيا طلا و زيورآلاتى كه زن در زمان حيات شوهر خريده، بعد از مرگ او جزو
ماترك او محسوب مى شود يا نه؟

ج ـ اگر محرز شود كه شوهر نبخشيده و يا بخشيدن او مشكوك باشد، جزو اموال زن حساب
نمى شود، «قضاءً للعلم والأصل أي الإستصحاب»، وگرنه در صورت هبه مرد، جزو اموال زن
محسوب مى شود. 2/8/71

(س 1749) ارثيه زوجه متوفّا كه از طرف خانواده پدرش به او رسيده و در حال حاضر
به جا مانده و مقدار پولى كه از سرمايه بنده كه شوهرش هستم و به نيّت او در بانك
گذاشته ام و اختيار برداشتن آن پولها را متوفّا به اين جانب واگذار نموده، آيا مال
همه ورثه است يا اينكه به خودم تعلّق دارد؟ همچنين مقدارى جواهرات كه در وقت
خواستگارى و عقد براى متوفّا خريده ام، آيا جزو ماترك او محسوب مى شود يا نه؟

ج ـ آنچه متوفّا از پدرش ارث برده يا جهيزيّه از خانه پدر به خانه شوهر آورده،
چون جهيزيّه هبه است، جزو ماترك محسوب و بين ورثه، كما فرض الله تقسيم مى شود.
پولهايى كه از سرمايه خودتان بوده اگر به او بخشيده ايد كه ظاهر عبارت (به نيّت او
در بانك پس انداز كرده ايد) همين است، جزو ماترك او محسوب مى شود، هر چند اجازه
تصرّف به شما داده باشد، وگرنه از اموال خودتان است; و همچنين جواهراتى كه در زمان
خواستگارى و يا بعد از آن تهيّه شده، چون هبه بوده، جزو ماترك محسوب مى شود و بايد
بين ورثه تقسيم گردد.     1/10/70

(س 1750) هنگام ازدواج نزد برخى از خانواده ها، مرسوم است كه داماد، مقدارى پول
نقد به عنوان شيربها براى تهيّه وسايل زندگى به خانواده دختر مى پردازد. شوهر من
نيز در ازاى اين پول نقد، يخچالى برايم تهيّه كرد، امّا در عقدنامه ذكر نشده و مدرك
و نوشته اى هم نداريم. حال بعد از فوت شوهرم آن يخچال به چه كسى تعلّق دارد؟

ج ـ ظاهراً يخچال هبه و متعلّق به شماست.      12/1/72

(س 1751) در برخى مناطق ارث زمينى دختر را به اين دليل كه  هزينه جهيزيّه
او زياد بوده است، نمى دهند. آيا جهيزيّه را مى توان ارث حساب كرد يا نه؟

ج ـ جهيزيّه اى را كه در زمان حيات داده اند، نمى توان ارث قرار داد و دختر از
اموال متوفّا ارث مى برد. 14/11/75

(س 1752) مادر اين جانب قبل از فوت، اقدام به تهيّه جهيزيّه براى خواهرم نموده
است. البته هنوز خواهرم ازدواج نكرده است. با توجه به اينكه مادرم جهيزيّه را براى
ايشان تهيّه كرده و به همه ما نيز گفته است، آيا جزو تركه محسوب مى شود يا به عنوان
سهم حقيقى يا هبه به خواهر، متعلّق به اوست؟

ج ـ اگر جهيزيّه را به او بخشيده و تحويل داده و يا اينكه به او صلح كرده و او
نيز قبول نموده است، از آنِ خواهر شماست; ليكن اگر جهيزيّه را خريده كه بعداً تحويل
او بدهد، جزو ماترك است، امّا خوب است به ايشان مساعدت شود.    
3/10/75

(س 1753) آيا حسابهاى پس اندازى كه مادر براى اولاد صغير يا كبير خود در بانك
باز نموده، جزو تركه محسوب مى شود يا متعلّق به همان صاحب حساب دفترچه است؟ با توجه
به اينكه امارات و شواهد دلالت بر اين دارد كه مادر براى هر فرزند، حساب خصوصى باز
كرده است؟

ج ـ در مورد اولاد صغير، اگر مادر قيّم شرعى آنهاست و حسابى را كه براى آنها باز
نموده و پول را به آنها بخشيده يا صلح نموده و خود به عنوان بخشش يا صلح قبول كرده
است، از آنِ بچه هاست; ليكن اگر به عنوان صلح و هبه نبوده، جزو ماترك محسوب مى شود،
و در باره كبير هم اگر به صورت هبه تحويل داده باشد و يا اينكه با آنها مصالحه كرده
و آنها هم قبول نموده اند، متعلّق به آنهاست.    3/10/75

(س 1754) شخصى در حال حيات، سهميه فرزندان خود را يك فرش و پول مكّه داده است.
يكى از آنها مسافرت بوده و آن فرش و پول مكّه را نگرفته است. خود پدر مى گفت به
فرزندم يك فرش و پول مكّه مى دهم، بعد از فوت پدر آيا شخص غايب فرش و پول مكّه را
طلب دارد يا خير؟

ج ـ در مفروض سؤال، چون ظاهر جمله «و خود پدر مى گفت...» وعده و قول است، نه هبه
و عقد آن، لذا فرزند غايب چيزى را از اين جهت طلبكار نيست. آرى، اگر ثابت شود كه
هبه نسبت به چيزى از اموال موجودش تحقّق پيدا كرده، متّهب، و كسى كه به او بخشيده
شده، محق و مالك است.   25/9/69




/ 225