بقا بر تقليد ازمجتهد ميّت
(س 30) نظر حضرت عالى نسبت به بقا بر تقليد از مجتهد ميّت چيست؟ج ـ بقا بر تقليد از مجتهد ميّت مطلقاً، چه در مسائلى كه به آنها عمل كرده و چه
در مسائلى كه به آنها عمل نكرده است، جايز است. 30/5/68
(س 31) آيا لازم است كه بقا بر تقليد از مجتهد ميّت، مستند به فتواى مجتهد زنده
باشد، يا اينكه بدون اذن مجتهد زنده هم مى توان بر ميّت باقى ماند؟
ج ـ چون جواز و عدم جواز بقا بر تقليد از مجتهد ميّت از مسائل اختلافى و محتاج
به تقليد است، لازم است كه در آن به مجتهد حىّ واجد شرايط تقليد، رجوع كند، و با
عدم رجوع، شكّ در برائت ذمّه دارد، و با عمل به فتواى ميّت، برائت ذمّه كه عقلاً
لازم است، احراز نمى شود. 20/4/75
(س 32) ما هو حكم من كان يقلّد مرجعاً، ثمّ توفّي هذا المرجع؟ هل له أن يستمرّ
على تقليده أم عليه أن يقلّد من يعتقد أنّه هو الأعلم الآن؟
ج ـ يجب على الأحوط الرجوع إلى الحيّ الاعلم في جواز البقاء و عدمه، فإن أفتى هو
بجواز البقاء جاز الاستمرار، و إلاّ فلا. 4/5/75
(س 33) شخصى بدون تقليد و اجازه از مجتهد حىّ، تا كنون بر امام(قدس سره) يا يكى
ديگر از مراجع ميّت، باقى مانده است، آيا در حال حاضر مى تواند با فتواى مراجع حىّ
به تقليد خود از مجتهد ميّت ادامه دهد؟ وضعيّت اعمال سابقش كه در آنها بدون اجازه
از مجتهد حىّ، از مجتهد ميّت تقليد كرده، چگونه است؟
ج ـ بقا بر تقليد از مجتهد ميّت جايز است، و اعمال گذشته او چون بقا را جايز مى
دانم، إن شاءالله صحيح است. 20/4/75
(س 34) فردى كه در تقليد، به فتواى حضرت عالى، بر حضرت امام(قدس سره) باقى مانده
است، آيا مى تواند در احتياطات و بعضى از فتاوا به فتواى حضرت عالى عمل كند؟
ج ـ مى تواند، چون بقا بر تقليد از مجتهد ميّت جايز است نه واجب. 15/3/73
(س 35) شخصى پس از رسيدن به سنّ تكليف، ميان دو مرجع تقليد (زيد و عمرو)، زيد را
اعلم تشخيص داده و از وى تقليد نموده است، ولى پس از فوت هر دو مرجع تقليد، به اين
نتيجه رسيده كه تشخيص وى در آن زمان، صحيح نبوده و عمرو اعلم بوده است، مستدعى است
بفرماييد بر فرض وجوب تقليد از ميّت اعلم، تقليد از زيد واجب بوده است، يا تقليد از
عمرو (در صورتى كه مقلّد در زمان حيات عمرو، از او تقليد نكرده است)؟
ج ـ بايد به مجتهد حىّ رجوع كند، چون بقا بر تقليد على المفروض، براى او صحيح
نيست، هر چند كه اعمال گذشته اش صحيح است. 20/4/75
(س 36) آيا با فرض اعلميّت مجتهد ميّت نسبت به مجتهدان حىّ، تقليد از ميّت واجب
است؟ در فرض تساوى ميّت و حىّ، وظيفه چيست؟
ج ـ بقا بر تقليد از مجتهد ميّت جايز است نه واجب، لذا مى تواند يا باقى بماند،
يا به فتواى مجتهد حىّ عمل كند. 20/4/75
(س 37) بعد از رحلت يك مرجع تقليد، و وجود مراجع فراوانى كه تقريباً تمامى ايشان
رساله هاى عمليّه مشابهى دارند، و جز در بعضى از مسائل هيچ اختلاف رأيى وجود ندارد،
آيا مى توان، كما فى السابق، به مرجع ميّت باقى ماند و براى مسائل جارى روز به
فراخور حال خود، به هر يك از آقايان رجوع، و كلاًّ از انتخاب مرجع خوددارى كرد؟
ج ـ اگر همه كسانى كه اعلميّت آنها محتمل است، و بايد از يكى از آنها تقليد كند،
بر جواز بقا بر تقليد از ميّت اتّفاق دارند، مى توان به استناد فتواى همه آنها بر
ميّت باقى ماند، و نسبت به مسائلى كه نمى تواند باقى بماند، بايد به يكى از آنها كه
ظنّ و گمان به اعلميّتش دارد، مراجعه كند. 10/9/74
(س 38) شخصى از اول بلوغ، مقلّد مرحوم آية الله بروجردى(قدس سره) بوده است، پس
از رحلت ايشان، از امام(قدس سره) تقليد نموده و بعد از ارتحال امام، مقلّد آية الله
اراكى(قدس سره) شده، پس از رحلت ايشان، به حضرت عالى كه مى فرماييد بقا بر تقليد از
ميّت جايز است، رجوع كرده است، آيا منظور از ميّت، آخرين مرجع است، يا مى تواند بر
مرجع اوّلى، يعنى مرحوم آية الله بروجردى، باقى باشد؟
ج ـ بقا بر فتواى ميّت چه مرجع ميّت يك نفر بوده يا چند نفر، مطلقاً جايز است،
ليكن هر مسئله اى كه از مرجع ميّتى تقليد نموده و به فتوايش عمل كرده است، يا بايد
بر فتواى او بماند يا به فتواى اين جانب رجوع نمايد، چون رجوع از مجتهد ميّت به
مجتهد ميّت ديگر، رجوع از حجّت به غير حجّت است. 11/1/74
(س 39) بنده در عموم مسائل كما كان از حضرت امام(قدس سره) تقليد مى كنم، و تنها
در چند مسئله خاص از مرحوم آية الله اراكى(قدس سره) تقليد مى كنم، آيا مى توانم
مسائلى را كه از امام و آية الله اراكى(رهما) تقليد كرده ام، ادامه داده، در پاره
اى از مسائل از حضرت عالى هم تقليد كنم؟
ج ـ آرى، جايز است و مانعى ندارد. 20/8/74
(س 40) شخصى كه مقلّد حضرت امام(قدس سره) بوده است، پس از ارتحال ايشان، با
تقليد از آية الله اراكى(قدس سره) در مسئله بقا بر تقليد از مجتهد ميّت بر امام(قدس
سره) باقى مانده است، در صورتى كه اين شخص در زمان حيات آية الله اراكى بجز مسئله
بقا بر تقليد از مجتهد ميّت، در مسئله ديگرى از ايشان تقليد نكرده باشد، آيا مى
تواند در حال حاضر در مسائل ديگر، نظير تمام بودن نماز شخص كثيرالسفر، از آية الله
اراكى (در صورتى كه بر اصل تقليد خود از امام نيز باقى باشد) تقليد كند؟
ج ـ جايز نيست، چون رجوع از مجتهد ميّت به مجتهد ميّت است. 20/4/75
(س 41) اين جانب كه مقلّد حضرت امام(قدس سره) بوده ام، پس از رحلت ايشان به
فتواى ساير مراجع، بر ايشان باقى ماندم، ولى در بعضى از مسائل از آيات عظام اراكى و
گلپايگانى(رهما)، تقليد كردم، آيا اينك مى توانم بر امام باقى باشم؟ آيا در آن
مسائلى كه از ساير آقايان تقليد كرده ام نيز مى توانم باقى باشم؟
ج ـ بقا بر تقليد از مجتهد ميّت مطلقاً جايز است، لذا بقا در مسائلى هم كه در
آنها به آقايانى غير از امام(قدس سره) مراجعه فرموده ايد، جايز است.
17/12/73
(س 42) شخصى هنگامى كه هنوز بالغ نبوده، امّا مميّز بوده، اعمال خود را با تقليد
از مرجع تقليدش منطبق مى كرده و با اعتماد به فتواى او اعمالش را انجام مى داده
است. حال اگر قبل از بلوغ اين شخص، آن مرجع از دنيا برود، آيا مى تواند بر تقليد از
او باقى باشد يا خير؟
2/3/76