ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جلد نوزدهم‏ سوره الطور (52):
آيات 1 تا 10
اشاره به مفاد كلى سوره مباركه طور و بيان مقصود از" طور" اقوال مختلف در معناى" رق" و مراد از كتابى كه مسطور و در رقى منشور است‏ مقصود از بيت معمور و بحر مسجور معناى جمله" تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً ..." در وصف روز قيامت‏ رواياتى در باره مراد از طور، بيت معمور و ... كه بدانها قسم ياد شده است سوره الطور (52):
آيات 11 تا 28
عذاب مكذبان عين عمل آنها است و چه صبر كنند و چه بى‏تابى از آن جدا شدنى نيست‏ معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود:
" فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ ..."
توضيح آيه:" وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ.."و چند وجه در معناى آن‏ معناى جمله:" كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ" و جمع آن با آيه" كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ" معناى اينكه بهشتيان مى‏گويند:
" ما در خانواده‏مان مشفق بوديم"
(رواياتى در ذيل آيه:
" أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ ....." در باره ملحق گشتن فرزندان مؤمنين به ايشان در قيامت)
الطور (52):
آيات 29 تا 44سوره
نفى عذرها و دستاويزهاى تكذيب كنندگان‏ چند وجه در معناى آيه:
" أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْ‏ءٍ ..."
معناى آيه:
" أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ" و" أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً ..."
مثالى براى بيان ميزان عناد كفار و اصرارشان بر تكذيب دعوت حق‏ الطور (52):
آيات 45 تا 49سوره
توضيحى در باره تهديد مكذبين در آيه:
" فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ"
امر به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به صبر (وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ) و تاكيد آن به اينكه فرمود:
" فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا"
وجود متعدد در معناى آيه:
" وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ"
رواياتى در باره مراد از آيه:
" وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ..."
النجم (53):
آيات 1 تا 18سوره
اشاره به غرض و محتويات سوره مباركه نجم و مكى بودن آن‏ چند قول در باره مراد از" نجم" در آيه:
" وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏"
مقصود از اينكه فرمود:
" وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ ..."
وجوه مختلف در معناى آيات:
" ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوى‏ وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلى‏ ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى ..."
شرح مفاد آيه:
" ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‏"
مقصود از" نَزْلَةً أُخْرى‏" و رؤيت رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، در آيه:
" وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى‏"
چندروايت در باره مراد از نجم در" وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏"،و رواياتى در ذيل آيات مربوط به معراج پيامبر اسلام(صلّى الله عليه وآله وسلّم) رواياتى در باره رؤيت قلبى رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) خداوند سبحان را اشاره به اختلاف در باره اينكه معراج پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جسمانى و روحانى يا فقط روحانى بوده‏ النجم (53):آيات 19 تا 32سوره احتجاج عليه بت پرستى و اعتقاد به اينكه ملائكه دختران خدا و شفعايند شفاعت ملائكه مشروط به اذن و رضاى خداى سبحان است‏ مقصود از اينكه فرمود مشركين بدانچه مى‏گويند علم ندارند و جز" ظن" را پيروى نمى‏كنند ... وجه تفريع جزاء بد كاران و نكو كاران بر مالكيت خداى سبحان‏ مقصود از استثناى" الا اللمم" در آيه:
" الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ..."
النجم (53):آيات 33 تا 62سوره اشاره به مطالب و محتويات اين قسمت از سوره مباركه نجم‏ بيان آيات مربوط به شخصى كه از انفاق در راه خدا اعراض كرد و دست نگه داشت‏ شرحى در باره مفاد آيه:" وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‏" و اينكه عمل انسان چه خوب و چه بد با او خواهد بود مقصود از اينكه فرمود:
" وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‏" شدن خلقت و تدبير به خداى سبحان است‏
مراد از اينكه فرمود خدا است كه خنداند و گرياند، و توضيح عدم منافات بين آن و اسناد خنده و گريه به خود انسان و به اسباب خنده و گريه‏ ذكر مصاديق ديگر از انتهاء خلقت و تدبير به خداوند:
اماته، احياء، خلق زوجين و ...
قيامت نزديك شد ... آيا باز هم مى‏خنديد و نمى‏گرييد؟! چند روايت راجع به شان نزول آيات:
" أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ..."
چند روايت راجع به بهره‏مند شدن از اعمال ديگران‏ رواياتى در باره انديشه كردن در باره خدا، در ذيل آيه:
" وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّكَ الْمُنْتَهى‏"
چند روايت در ذيل آيات:
" وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‏"،" وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنى‏ وَ أَقْنى‏" وَ ...
القمر (54):
آيات 1 تا 8سوره
اشاره به مطالب سوره مباركه قمر مقصود از انشقاق قمر و وجوه مختلف در اين باره‏ معناى جمله" وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ" و" وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ" مفاد جمله" يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ ..." در آيه:
" فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ ..."
(رواياتى راجع به معجزه شق القمر در ذيل آيه:
" اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ")
گفتارى اجمالى پيرامون مساله شق القمر سخن كسانى كه با استناد به چند آيه قرآنى به وقوع معجزه شقّ القمر اشكال كرده‏اند و پاسخ آن‏ جواب به دو شبهه ديگر پيرامون معجزه شق القمر القمر (54):
آيات 9 تا 42سوره
وجه تكرار تكذيب در آيه:
" كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا ..."
توضيحى در باره اينكه راجع به كشتى نوح (عليه السلام) فرمود:
" وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً ..."
معناى" ذكر" و مقصود از تيسير قرآن براى ذكر سعادت و نحوست ايام (از نظر عقل، قرآن و سنت) بيان اينكه منظور از سعادت و نحوست بعضى ايام در روايات، وقوع حوادث خاصى در آن روزها است نه سعادت و نحوست ذاتى و تكوينى‏ رواج عقيده به سعادت و نحوست ايام در بين اهل سنت و حمل روايات وارده از طرق شيعه در اين باره بر تقيه‏ سعادت و نحوست كواكب (از نظر عقل و شرع) اقوال منجمين در باره ارتباط كواكب با حوادث زمينى‏ حمل آن دسته روايات كه بر سعد و نحس بودن بعضى كواكب دلالت دارند بر تقيه و وجوهى ديگر در اين باره‏ در تفال خوب و بد بيان اينكه تاثير تفال و تطير مربوط به حالت نفسانى كسى است كه تفال و تطير مى‏كند نهى از فال بد زدن و توصيه به توكل بر خدا در موارد تطير مقصود از تكذيب قوم ثمود به" نذر" چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته القمر (54):
آيات 43 تا 55سوره
مقصود از خطاب در" أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ ..." وجه اينكه در تعليل معذب ساختن مجرمين فرمود:
ما هر چيز را به" قدر" آفريديم‏
اعمال ما تابع قواعد كلى و ضوابط عمومى منتزع از خارج است ولى اعمال خداوند علتى جز مشيت او ندارد سه گونه تعليل افعال خدا در آيات قرآن‏ بيان مراد از اينكه فرمود:
امر ما يكى است چون چشم برهم زدن‏
رواياتى در باره قدر و اينكه قدريه- منكران قدر- مجوس اين امتند و ... گفتارى پيرامون قدر و اينكه مقصود از آن هندسه و حد وجودى هر چيز است قدر غير قضايى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى‏باشد الرحمن (55):
آيات 1 تا 30سوره
غرض و مفاد سوره مباركه الرحمن‏ معناى" رحمن" و اشاره به وجه اينكه در آغاز شمارش نعمت‏هاى مادى و معنوى، تعليم قرآن را ذكر فرمود مقصود از اينكه خداوند به انسان" بيان" آموخت و اهميت بيان در زندگى بشر چند قول ديگر در معناى آيات:
" خَلَقَ الْإِنْسانَ، عَلَّمَهُ الْبَيانَ"
مراد از سجده گياه و درخت براى خدا و وجه اينكه آيات دوم و سوم سوره عطف نشده‏اند منظور از رفع سماء و وضع ميزان‏ مخاطب در آيه:
" فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ" جن و انس است‏
وجه اينكه در ضمن شمارش نعم الهى از شدائد و نقمت‏هاى قيامت خبر داده شده است‏ مقصود از مشرقين و مغربين و معناى آيه:
" مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ ..."
مراد از فناى هر كه بر زمين است و وجه اينكه آن را از جمله نعمت‏هاى الهى شمرده است‏ مقصود از وجه خدا و بقاى آن، و معناى" ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ" منظور از سؤال هر كه در آسمان و زمين است از خدا، و معناى اينكه خدا در هر روز در شانى است‏ رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته الرحمن (55):
آيات 31 تا 78سوره
معناى جمله" سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ" و عدم منافات آن با" لا يشغله شان عن شان" معناى اينكه خطاب به جن و انس فرمود نمى‏توانيد بگريزيد جز به سلطان‏ آيه" فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ" سرعت حساب را افاده مى‏كند و با آيه،" وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ" و امثال آن منافات ندارد مراد از مقام پروردگار در آيه:
" وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ"
اشاره به اقسام و مراحل خوف از مقام پروردگار و بيان اينكه مقصود از خائفان در آيه:
" وَ لِمَنْ خافَ ..." مخلصين است‏
اقوال مختلف در باره اينكه خائف از مقام رب دو بهشت دارد وصف آن دو بهشت‏ مراد از" وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ" چند روايت در ذيل آيه:
" وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ"
رواياتى در ذيل آيه،" هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ" چند روايت در باره وجود دو قسم بهشت و در باره همسران بهشتى‏ الواقعة (56):
آيات 1 تا 10سوره
وجه اينكه از قيامت به" واقعه" تعبير فرمود مقصود از اصحاب الميمنة معناى" السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ" و اقوال مختلف در باره مراد از سابقين‏ رواياتى در ذيل آيه:
" إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ ..." و مراد از" السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ"
الواقعة (56):
آيات 11 تا 56سوره
موارد استعمال كلمه" قرب" و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه‏ترين طبقات اهل سعادتند مراد از اولين و آخرين در آيه:
" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ" و وصف نعمت‏هاى بهشتى مقربان از ايشان‏
وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين‏ مقصود از" اتراف" در تعليل استقرار اصحاب شمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند اقوال مختلف در باره مقصود از" حنث عظيم" كه اصحاب شمال بر آن اصرار مى‏ورزيدند توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه:
" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ" با آيه:
" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ" دلالت دارد
رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت‏هاى بهشتى‏ الواقعة (56):
آيات 57 تا 96سوره
بيان جهت اينكه لازمه اعتقاد به آفريدگان تصديق قيامت و معاد است (نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ) مرگ تقدير شده است و ناشى از غلبه اسباب زوال بر قدرت و اراده خداوند نيست‏ حكمت و غرض از تقدير مرگ:
تبديل امثال، و انشاء مجدد اموات‏
توضيح اينكه چگونه علم به دنيا و خصوصيات آن مستلزم اذعان به معاد است‏ بيان اينكه آيه:
" وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‏ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ" مبتنى بر قياس نيست‏
اثبات ربوبيت پروردگار با بر شمردن سه تا از مهمترين حوائج مردم:
زراعت، آب و آتش‏
معناى آيه:
" فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ"
معناى اينكه قرآن كريم است‏ مراد از" مس" و" مطهرون" در آيه:
" لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ"
معناى اينكه فرمود:
روزى خود را تكذيب قرار مى‏دهيد
اگر قيامتى در كار نيست پس چرا جان به گلوگاه رسيده را بر نمى‏گردانيد؟! وضع طوائف سه گانه (مقربون، اصحاب اليمين و اصحاب الشمال) در حال مرگ و پس از مرگ‏ رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته چند روايت در باره نهى از مس قرآن بدون طهارت‏ الحديد (57):
آيات 1 تا 6سوره
بيان غرض سوره حديد:
تحريك و تشويق مؤمنين به انفاق و ...
بيان اينكه تسبيح آنچه در آسمان‏ها و زمين است تسبيح حقيقى است نه مجازى و به زبان حال‏ توضيح مقصود از" اول"،" آخر"،" ظاهر" و" باطن" بودن خداى سبحان‏ احاطه، ملك و علم مطلق خداوند بر همه چيز و همه كس‏ شرح چند روايت در باره اول و آخر و ظاهر و باطن بودن خداى تعالى‏ شرح روايتى راجع به علم خداوند الحديد (57):
آيات 7 تا 15سوره
بيان اينكه آيه:
" آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا ..." خطاب به مؤمنين و امر به آثار ايمان است‏
وجه و نكته اينكه فرمود از آنچه كه خدا شما را در آن جانشين كرده انفاق كنيد مراد از ميثاقى كه از مؤمنين گرفته شده است‏ توبيخ شديد كسانى كه از انفاق مالى كه خدا تنها وارث آنست بخل مى‏ورزند عدم تساوى انفاق در زمان جنگ با انفاق بعد از فتح‏ توضيحى در باره اجر دادن خدا به بنده و اينكه اجرى كه خدا در مقابل عمل عبد مى‏دهد تفضلى است از او عز و جل‏ حد اعلاى تشويق به انفاق در راه خدا، به اينكه آن را قرض دادن به خدا ناميد كه به چند برابر باز پرداخت مى‏شود تقاضاى منافقان از مؤمنان در قيامت، و جوابى كه به آنان داده مى‏شود:
به دنيا برگرديد و نور به دست آوريد
مقصود از ديوارى كه بين منافقان و مؤمنان زده مى‏شود و مفاد اين تمثيل در بيان حال منافقان در دنيا و آخرت‏ استمداد منافقان از مؤمنان و جواب ايشان به آنها رواياتى در ذيل آيه مربوط به انفاق قبل از فتح و بعد از فتح، گفتگوى منافقان و مؤمنان در قيامت و روايتى در باره آرزوى دراز الحديد (57):
آيات 16 تا 24سوره
عتاب به مؤمنين به جهت قساوتى كه دل‏هايشان را گرفته و در مقابل ذكر خدا خاشع نمى‏شود مقصود از اينكه فرمود مؤمنان به خدا و رسل نزد پروردگارشان صديقين و شهدايند پنج خصلت زندگى دنيا:
لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر و سخنى از شيخ بهايى در اين باره‏
مثلى براى بيان فريبندگى دنيا اختلاف معنا و مفاد آيه:
" سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ" با آيه:
" وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ ..."
مراد از اينكه عرض بهشت مانند عرض آسمان و زمين است‏ مقصود از ايمان در جمله:
" ... أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ" ايمان توأم با عمل است‏
وجوه متعدد در معناى آيه:

" ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ ..."
حكمت و فايده دانستن اينكه حوادث دنيا مكتوب و مقدرند اين است كه در از دست دادن اندوه مخوريد و در به دست آوردن شادى مكنيد (رواياتى در ذيل آيه:" أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا ..." و" أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ ..." و در باره حد زهد) الحديد (57):
آيات 25 تا 29سوره
مقصود از" كتاب" و" ميزان" در آيه:
" لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ ..."
وجه تعبير به انزال حديد در:
" وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ"
منظور از قرار دادن رأفت و رحمت در دل‏هاى پيروان عيسى (عليه السلام) معناى امر به ايمان به رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) در آيه:
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ ..."
مراد از نورى كه خدا براى مؤمنين قرار مى‏دهد كه بدان راه روند و معناى آيه:
" لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ ..."
رواياتى در باره ميزان، انزال حديد، بدعت رهبانيت در نصرانيت، انفاق و ... المجادلة (58):
آيات 1 تا 6سوره
سنت جاهلى" ظهار" و الغاء و منكر و دروغ اعلام كردن آن در آيه:
الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ ...
بيان كفاره ظهار و معناى جمله" ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا ..." رواياتى در باره شان نزول آيات مربوط به ظهار المجادلة (58):
آيات 7 تا 13سوره
مقصود از چهارمى بودن خدا براى سه نجوى كننده و ششمى بودن او براى پنج نجوى كننده‏ مذمت و توبيخ منافقان و بيمار دلانى كه با وجود نهى شدن از نجوى، باز هم نجوى مى‏كردند تجليل از علماء امت‏ وجوب دادن صدقه بر توانگران قبل از نجوى يا پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، علت و حكمت آن، و سپس نسخ شدن اين حكم‏ رواياتى در ذيل آيات مربوط به نجوى، تحيت مغرضانه منافقين بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، و رفع درجات علماء چند روايت حاكى از اينكه امير المؤمنين (عليه السلام) تنها كسى بود كه به حكم صدقه دادن قبل از نجوى با پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) عمل نمود المجادلة (58):
آيات 14 تا 22سوره
بيان وصف و حال منافقان:
تولى يهود، سوگند دروغ ياد كردن و ...
دروغ گويى منافقين در قيامت كه روز كشف حقائق است از باب بروز ملكات و عادات است‏ جنبه‏هاى مختلف غلبه خدا و رسولان او (كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي) هرگز دوستى با دشمنان خدا و رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) با داشتن ايمان قابل جمع نيست‏ مراد از تاييد مؤمنين به روحى از او و بيان اينكه مؤمنان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند رواياتى در باره نزول آيه:
" كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي"، حب و بغض فى اللَّه، و روح ايمان‏
الحشر (59):
آيات 1 تا 10سوره
بيان آيات مربوط به اخراج بنى النضير از سرزمينشان‏ معناى اينكه فرمود:
" يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ"
موارد مصرف" فى‏ء" شرح آيه:
" وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ ..." كه متضمن مدح انصار در چشم نداشتنشان به اموالى كه بين مهاجران تقسيم شد مى‏باشد
رواياتى در باره ماجراى اخراج و تبعيد بنى النضير، و چشم پوشى انصار از غنائم آنان براى تقسيم بين مهاجرين‏ چند روايت در باره فى‏ء و موارد مصرف آن، و در ذيل آيه" ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ ..." چند روايت در باره ايمان و اينكه دين حب، و حب دين است و در باره صفت رذيله" شح" الحشر (59):
آيات 11 تا 17سوره
دروغگويى و پيمان شكنى منافقين در وعده‏ها و قرارهايى كه با برادران كافرشان مى‏گذارند تمثيل حال منافقين به شيطان كه انسان را تا مرز كفر مى‏كشاند و سپس از او بيزارى مى‏جويد چند روايت راجع به تبعيد بنى النضير، عهد شكنى منافقان با آنان و داستان برصيصاى عابد كه كارش به كفر انجاميد الحشر (59):
آيات 18 تا 24سوره
معارف و مواعظى كه از مضامين اين آيات برداشت مى‏شود امر به تقوى در اعمال و امر به محاسبه و نظر در اعمال، در آيه:
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ"
بيان رابطه و ملازمه بين فراموش كردن خدا و فراموش كردن خود (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ ...) مثلى گوياى عظمت و جلالت قدر قرآن‏ توضيحى در مورد اينكه خداوند عالم غيب و شهادت است. و معانى پاره‏اى از اسماء حسناى ديگر خدا رواياتى در باره بعضى اسماء و صفات خداوند، و در باره محاسبه نفس و نظر در اعمال الممتحنة (60):
آيات 1 تا 9سوره
بيان آياتى كه به سختى از دوستى مؤمنين با كفار و مشركين نهى مى‏كند دوستى كردن با كفار از بغض و عداوت آنها نسبت به شما نمى‏كاهد و اگر به شما دست يابند ... بيان اينكه در قيامت رابطه اسباب و انساب وجود نخواهد داشت و مراد از اينكه فرمود خداوند بين شما و ارحام و اولادتان در قيامت جدايى مى‏اندازد وجوه ديگرى كه در معناى جمله" يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ" گفته شده است‏ اسوه بودن ابراهيم (عليه السلام) و پيروانش در تبرى از مشركين و توضيح در باره استغفار ابراهيم (عليه السلام) براى پدر و اينكه استثناى" إِلَّا قَوْلَ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ ..." متصل است يا منقطع‏ نهى از دوستى با كفار به معناى نهى از عدالت و خوش رفتارى با كفار غير حربى نيست‏ چند روايت راجع به نزول آيات نهى از دوستى با كفار و مشركين در ماجراى نامه نوشتن حاطب بن ابى بلتعه براى مشركين مكه‏ نقد و رد روايتى كه در آن آمده است:شايد خداوند به شركت كنندگان در جنگ بدر گفته باشد هر چه مى‏خواهيد بكنيد ...! چند روايت در باره تجويز معاشرت و خوش رفتارى با كفار غير محارب و در باره حب و بغض بخاطر خدا الممتحنة (60):
آيات 10 تا 13سوره
حكم زنانى كه ايمان آورده به سوى پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) هجرت مى‏كردند ازدواج با آنها و ... معناى آيه شريفه:" وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْ‏ءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ ..." حكم بيعت زنان مؤمن با رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و شرايط آن‏ ياد آورى شقاوت و هلاكت ابدى يهود (مغضوب عليهم) و نهى از دوستى با آنان‏ رواياتى در باره زنان مهاجر، امتحان ايمان آنها، بيعتشان با پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، حكم ازدواج با آنها و ... زن‏هايى كه از اسلام خارج شدند و به كفار پيوستند چند روايت در باره ازدواج با زنان كافر و توضيحى در باره جمع بين آيه:
" وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ" و آيه" وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ ..."
الصف (61):
آيات 1 تا 9سوره
اشاره به مطالب اين سوره مباركه‏ مقصود از خطاب توبيخى:
" چرا مى‏گوييد آنچه را كه عمل نمى‏كنيد" با توجه به سياق و زمينه كلام‏
مراد از ايذاء بنى اسرائيل پيامبرشان موسى (عليه السلام) را و نهى مسلمانان از اينكه مانند آنها رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را بيازارند معناى جمله:
" فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ ..." و بيان اينكه مقصود از ازاغه و اضلال خداوند چيست‏
دو بخش دعوت و رسالت عيسى (عليه السلام):
تصديق پيامبر پيش از خود، و بشارت به آمدن پيامبر بعد از خود
توضيح اينكه مفهوم بشارت دادن عيسى (عليه السلام) به آمدن پيامبر اسلام (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اين است كه دين اسلام اتم و اكمل است‏ معروف بودن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به نام احمد وجه اينكه رد كننده دعوت به اسلام" ظالمترين" است‏ معناى اظهار دين حق بر همه اديان‏ (رواياتى در باره نام‏هاى پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم)، بشارت عيسى، فاصله بين عيسى و پيامبر اسلام (صلّى الله عليه وآله وسلّم) الصف (61):
آيات 10 تا 14سوره
تجارتى كه شما را از عذاب اليم نجات مى‏دهد و مغفرت و جنت و نصرت و فتح در پى دارد معناى اينكه فرمود:
" كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ ..."
چند روايت در باره تجارت نجات دهنده، حواريون عيسى (عليه السلام) و ... الجمعة (62):
آيات 1 تا 8سوره
اشاره به مطالب سوره جمعه‏ معناى اينكه آنچه در آسمان و زمين است خدا را تسبيح مى‏كنند مقتضيات منزه بودن خداى تعالى از هر نقص و حاجت‏ مقصود از" اميين" و اشاره به عدم منافات بين امى بودن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و مبعوث شدنش در اميين، با جهانى بودن دعوت آن جناب‏ مراد از تزكيه و تعليم كتاب و حكمت و وجه مقدم آوردن تزكيه در جمله:
" وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ"
وجه ارتباط تشبيه يهود به حمار حامل اسفار با آيه مربوط به بعثت پيامبر اسلام (صلّى الله عليه وآله وسلّم) استدلال عليه يهود با اين بيان كه اگر راست گوييد آرزوى مرگ كنيد رواياتى در ذيل آيه:
" هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ ..."، اهل فارس و تحصيل ايمان، و ...
گفتارى در اينكه منظور از تعليم حكمت چيست توضيحى در باره رابطه سنت‏هاى عملى با مبانى اعتقادى‏ حكمت عبارت است از علم و عمل حق و سر چشمه گرفته از فطرت، كه اسلام بدان دعوت مى‏كند الجمعة (62):
آيات 9 تا 11سوره
بيان آيات مربوط به نماز جمعه، امر به شتاب بدان و رها كردن هر كارى باز دارنده از آن‏ معناى اينكه فرمود:
" بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است ..."
رواياتى در باره شتاب به سوى نماز جمعه و تعطيل كارها، انتشار در زمين بعد از نماز و طلب رزق، و ... چند روايت در باره پراكنده شدن مردم از نزد پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) در حالى كه خطبه جمعه مى‏خواند، و نزول آيه:
" إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها ..."
المنافقون (63):
آيات 1 تا 8سوره
كاذب بودن منافقان در شهادت به رسالت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) از باب كذب مخبرى بوده است‏ منظور از اينكه در باره منافقين فرموده:
" آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ..."
معناى اينكه خداوند بر دل‏هاى منافقين مهر زده‏ اوصاف و احوالى ديگر از منافقين‏ رواياتى در باره ماجراى رفتار و گفتار منافقانه عبد اللَّه ابن ابى و نزول آيات مربوطه اشاره به خطر منافقين و فتنه انگيزى‏ها و توطئه‏هايشان در صدر اسلام‏ رد اين سخن كه نفاق بعد از هجرت پديد آمد و قبل از رحلت پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) برچيده شد! و اثبات اينكه قبل از هجرت و بعد از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نيز انگيزه‏هاى نفاق وجود داشته است‏ المنافقون (63):
آيات 9 تا 11سوره
نهى از دو صفت نفاق آور:
سر گرمى به مال و اولاد، و بخل ورزى‏
پيش از مرگ انفاق كنيد كه چون اجل آمد آرزوى باز گشت اجابت نمى‏شود چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته التغابن (64):
آيات 1 تا 10سوره
ذكر پاره‏اى از اسماء حسنى و صفات علياى خداى تعالى كه وجود قيامت و بعث و جزا را اقتضاء دارند معناى جمله:
" وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ" و مراد از استغناى خداى سبحان‏
اشاره به آياتى كه در آنها براى وقوع و تحقق قيامت قسم ياد شده است‏ آياتى كه بر جمع شدن مردم در قيامت براى فصل قضاء دلالت مى‏كنند چند وجه درباره وجه تسميه روز قيامت به" يوم التغابن" چند روايت در باره نام‏هاى روز قيامت و" يوم التغابن" بودن آن و ... التغابن (64):
آيات 11 تا 18سوره
مقصود از اذن كه فرمود هيچ مصيبتى نمى‏رسد مگر به اذن خدا، اذن تكوينى است نه اذن لفظى و نه اذن تشريعى‏ مفاد جمله:
" وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ" و رابطه بين اعتقاد به عموميت علم و مشيت خدا با سكون و آرامش قلبى‏
اطاعت رسول (صلّى الله عليه وآله وسلّم) اطاعت خدا و نافرمانيش نافرمانى او است‏ بيان اينكه اطاعت يك نحوه عبوديت است و فقط بايد از خدا و فرستاده‏اش اطاعت شود، و ايمان به خدا و اطاعت او يك نوع توكل بر او است‏ مقصود از اينكه خطاب به مؤمنين فرمود:
برخى از همسران و فرزندانتان دشمن شمايند، از آنان بر حذر باشيد و ...
معناى اينكه فرمود:
" فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ" و جمع آن با آيه" اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ"
معناى جمله:
" وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ" و وجه منصوب بودن كلمه" خيرا"
روايتى در باره دشمن بودن بعضى از همسران و فرزندان مؤمنين و نزول آيه:
" إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ ..."
اشكال وارد بر چند روايت حاكى از اينكه پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) راجع به حب خود حسنين را آيه" إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ" را قرائت نموده است‏ روايتى در ذيل آيه:
" اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ" و" فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ" و روايتى در باره بخل ورزيدن‏
الطلاق (65):
آيات 1 تا 7سوره
بيان آيات راجع به حكم طلاق، عده، رجوع و ... معناى جملات آيه شريفه «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ...» با توجّه به سياق و موضع آن‏ شرح مفاد آيه كريمه فوق‏ مدت عده طلاق‏ تكليف بچه شير خوار زن مطلقه‏ رواياتى در ذيل آيات طلاق، راجع به احكام طلاق، عده، رجوع و ... چند روايت در باره تقوى، توكل و كفايت خداوند، در ذيل آيه شريفه:
" وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ..."
الطلاق (65):
آيات 8 تا 12سوره
مقصود از شدت حساب در جمله" فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً" تقواى خدا و بيم از وبال عتو و استكبار در برابر او مقتضاى عقل و نقل است‏ وجه اينكه رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را" ذكر" ناميد و از بعثت او تعبير به انزال فرمود مقصود از اينكه خداوند زمين را مانند آسمان‏ها هفت تا آفريد مراد از امر و نزول آن بين آسمان‏ها و زمين در جمله:
" يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ ..."
دو روايت در ذيل جمله" قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولًا ..." و در باره خلقت سماوات و ارضين التحريم (66):
آيات 1 تا 9سوره
مقصود از تحريم پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) آنچه را كه خدا برايش حلال كرده (لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ) توضيح آياتى كه افشاى سر پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) توسط يكى از همسرانش (حفصه دختر عمر) و آزار شدن پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را حكايت مى‏كند و از پشتيبانى خدا و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه از آن جناب خبر مى‏دهد لحن و بيان عجيبى كه در آيات متضمن پشتيبانى و تاييد رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به كار رفته است‏ اشاره به اينكه همه همسران پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) نيكوكار و ماجور نبوده‏اند و بيان اينكه ملاك بهتر و برترى مفاد" أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ" توبه و قوت (اطاعت) است‏ مراد از توصيف ملائكة موكل بر جهنم به غلاظ و شداد بودن و اينكه:" لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ" توضيحى راجع به مكلف بودن ملائكه‏ در قيامت جزا عبارت است از خود عمل و عذر خواهى در آن روز بلا اثر است‏ دو احتمال در معناى جمله:
" يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ ..."
مقصود از دعاى مؤمنين در قيامت:
" رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا ..." و مراد از امر به جهاد با منافقين به پيامبر اكرم (صلّى الله عليه وآله وسلّم)
رواياتى در ذيل آيات نخست سوره تحريم و شان نزول آن آيات‏ رواياتى راجع به اينكه منظور از" صالح المؤمنين" على (عليه السلام) است و اينكه چگونه اهل خود را از آتش حفظ كنيم (قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً ...) چند روايت پيرامون مراد از توبه نصوح و راجع به نور مؤمنين در روز قيامت‏ التحريم (66):
آيات 10 تا 12سوره
تعريض شديد به دو همسر پيامبر (حفصه و عايشه) با ذكر دو مثل بيانگر اينكه هيچ سبب و نسبى ملاك كرامت و برترى نيست. سر انجام بد همسر نوح (عليه السلام) و همسر لوط (عليه السلام) با اينكه همسر پيامبر بودند شرح دعاى همسر فرعون و درخواست‏هايش از پروردگار متعال‏ اوصاف و فضائل مريم (عليها السلام) رواياتى پيرامون فضيلت فاطمه (عليها السلام)، خديجه، مريم و آسيه و در باره نحوه كشته شدن همسر فرعون الملك (67):
آيات 1 تا 14سوره
اشاره به غرض سوره مباركه ملك‏ افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله" بِيَدِهِ الْمُلْكُ" وجه اينكه فرمود:
" خَلَقَ الْمَوْتَ ..."
مفاد اينكه در تعليل آفرينش موت و حيات فرمود:
" لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا"
بيان اينكه مقصود از نبودن تفاوت در خلق ارتباط و اتصال اجزاء عالم و وحدت نظام جارى در آن است‏ اشاره به مراد از اينكه فرمود ستارگان را رجوم براى شياطين قرار داديم‏ وصف جهنم و حكايت سؤال و جواب ملائكه موكل بر دوزخ با دوزخيان‏ موارد استعمال" سمع" و وجه اينكه دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند:
" لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ..."
جواب به شبهه‏اى در باره معاد، با بيان علم فراگير و احاطه مطلق خداوند بر اعمال و احوال موجودات‏ رواياتى در ذيل جمله:
" لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا" و در ذيل برخى ديگر از آيات گذشته
الملك (67):
آيات 15 تا 22سوره
پاره‏اى از نشانه‏هاى تدبير الهى‏ ذكر آيت پرواز پرندگان أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ ..." و بيان وجه اينكه فرمود جز خدا كسى طيور را در فضا نگه نمى‏دارد تمثيلى براى بيان حال مؤمن طالب بصيرت و كافر جاهل و لجوج‏ روايتى دال بر اينكه قلب بر چهار قسم است، در ذيل آيه" أَ فَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ ..." الملك (67):
آيات 23 تا 30سوره
مقصود از انشاء بشر (هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ ...) القلم (68):
آيات 1 تا 33سوره
محتويات سوره مباركه قلم و محل نزول آن‏ وجوهى كه در باره قسم به" قلم" و" ما يسطرون" گفته شده است‏ مراد از نعمت در آيه:
" ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ"
معناى اينكه فرمود پيامبر اجر غير ممنون دارد و بر" خلق عظيم" است‏ صفات رذيله برخى از دشمنان دين كه داراى مال و فرزند هستند و خدا پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) را از اطاعت آنها و از مداهنه و مماشات با آنها نهى فرموده است‏ تهديد مكذبان متمول زمان پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) با ذكر داستان صاحبان باغى كه به مال دل بستند و از خدا غافل گشتند و از فقرا دريغ كردند و باغشان نابود شد و ... رواياتى در باره مراد از" ن"،" قلم" و" ما يسطرون" رواياتى در باره مراد از" خُلُقٍ عَظِيمٍ"، مراد از" كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ ..." و ... ماجراى صاحبان باغى كه به عذاب الهى نابود گشت‏ القلم (68):
آيات 34 تا 52سوره
شرح مفاد آيه" أَ فَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ" و آيات بعد از آن كه در مقام نفى حكم مكذبان به اينكه بر فرض وجود قيامت، با مسلمانان برابرند مى‏باشد مراد از شركاى مشركين در آيه:
" أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكائِهِمْ ..."
معناى از شركاى مشركين در آيه:" يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" معناى استدراج كفار و مكذبان (سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ) امر به رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به صبر و نهى از اينكه چون يونس (عليه السلام) ناشكيبا باشد بيان عدم منافات بين آيه:
" لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ ..." با آيه:
" فَلَوْ لا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ..."
اشاره به اينكه دليلى بر نفى چشم زخم و خرافى بودن آن نيست‏ رواياتى در ذيل آيه:
" يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ ..."
رواياتى در باره املاء و استدراج گنهكاران، چشم زخم، و ... الحاقة (69):
آيات 1 تا 12سوره
تسميه قيامت به" حاقه" و" قارعه" و اشاره به هلاكت اقوامى كه آن را تكذيب كردند توضيحى در باره اينكه يكى از سنن الهى به كمال رساندن همه موجودات است و انسان علاوه بر كمال تكوينى، با سنت تشريع به سوى كمال هدايت شده است‏ رواياتى متعدد دال بر اينكه امير المؤمنين (عليه السلام)" أُذُنٌ واعِيَةٌ" بوده است الحاقة (69):
آيات 13 تا 37سوره
پاره‏اى از نشانه‏ها، مقدمات و وقايع قيامت:
نفخ در صور، كوبيده شدن زمين، كوه‏ها، انشقاق آسمان، و ...
مقصود از اينكه فرمود در قيامت عرضه مى‏شويد، بروز و افشاى حقايق است در آن روز وصف حال آن كس كه در آن روز كتابش به دست راستش داده مى‏شود و آنكه كتابش به دست چپش داده مى‏شود، و نقل آنچه مى‏گويند رواياتى راجع به حمله عرش در قيامت، كسانى كه كتابشان به دست راست يا چپ داده مى‏شود، و ... الحاقة (69):
آيات 38 تا 52سوره
قسم به" آنچه مى‏بينيد و آنچه نمى‏بينيد" سوگند به مجموع خلائق است. چند وجه ديگر در باره اين قسم‏ وجه اينكه قرآن را قول رسولى كريم خواند مفاد تهديد پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) به اينكه" وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ..."

/ 676