ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و نازل شدن عبارت است از همان درخور گشتن براى عالم ماده و مشهود، به شهادت اينكه تعبير
به انزال، همواره در باره موجودات طبيعى و مادى بكار مىرود، مثلا مىفرمايد:" وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ" «1» و يا مىفرمايد:" وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ" «2».مؤيد اين معنا رواياتى است كه كلمه قدر را به طول و عرض و ساير حدود و خصوصيات طبيعى و جسمانى تفسير كرده، مانند روايتى كه صاحب محاسن از پدرش از يونس از ابى الحسن الرضا (ع) آورده، كه فرمود:هيچ حادثهاى رخ نمىدهد مگر آنچه خدا خواسته باشد و اراده كرده باشد، و تقدير نموده، قضايش را رانده باشد. عرضه داشتم:پس معناى" خواست" چيست؟ فرمود:
ابتداى فعل است. عرضه داشتم:پس معناى" اراده كرد" چيست؟ فرمود:
پايدارى بر همان مشيت و ادامه فعل است. پرسيدم:پس معناى" تقدير كرد" كدام است؟ فرمود:
يعنى طول و عرض آن را معين و اندازهگيرى كرد. پرسيدم:معناى قضا چيست؟ فرمود:
وقتى خدا قضايى براند آن را امضا كرده و اين آن مرحلهاى است كه ديگر برگشت ندارد «3».و اين معنا را از پدرش از ابن ابى عمير از محمد بن اسحاق از حضرت رضا (ع) در خبرى مفصل آورده، و در آن آمده كه فرمود:هيچ مىدانى قدر چيست؟عرضه داشت:نه، فرمود:قدر به معناى هندسه هر چيز، يعنى طول و عرض و بقاء (و فناء) آن است (تا آخر خبر) «4».و از اينجاست كه معلوم مىشود مراد از جمله" كل شىء" در آيه" وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً" «5» و آيه" إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ" «6»، و آيه" وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ" «7»، و آيه" الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى" «8» تنها موجودات عالم مشهود است، موجودات طبيعى كه تحت خلقت و تركيب قرار مىگيرند. (و اما موجودات بسيطه كه از ابعاضى مركب نشدهاند مشمول اين گونه آيات نيستند).