ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علاوه بر اين فعل خداى تعالى عبارت است از تكوين و ايجاد، و قهرا شامل امور اعتبارى نمى‏شود، چون امور اعتبارى عبارت است از قرارداد دسته جمعى «1».

و اين امر اعتبارى حقيقت خارجى ندارد، تا خلقت و تكوين خداى تعالى شامل آن نيز شده باشد و بگوييم زبانهاى مختلف را خدا خلق كرده، آنچه خدا خلقت كرده انسان و فطرت او است، فطرتى كه او را به تشكيل اجتماع مدنى، و سپس به وضع لغات واداشت، و او را به اين معنا رهنمون شد كه الفاظى را علامت معانى قرار دهد به طورى كه وقتى فلان كلمه را به شنونده القا مى‏كند ذهن شنونده منتقل به فلان معنا شود، مثل اينكه گوينده خود معنا را به او نشان داده باشد. و نيز او را رهنمون شد به اينكه اشكال مخصوصى از خط را علامت آن الفاظ قرار دهد، پس خط خود مكمل غرض كلام است، و كلام را ممثل مى‏سازد، همانطور كه كلام معنا را مجسم مى‏ساخت.

و كوتاه سخن اينكه:

بيان قدرت بر سخن از اعظم نعمت و آلاى ربانى است، كه براى بشر موقف انسانيش را حفظ نموده، به سوى هر خيرى هدايتش مى‏كند.

چند قول ديگر در معناى آيات:
" خَلَقَ الْإِنْسانَ، عَلَّمَهُ الْبَيانَ"

اين بود آن معنايى كه به نظر ما از دو آيه مورد بحث به ذهن تبادر مى‏كند، ولى مفسرين ديگر در معناى آن دو اقوالى ديگر دارند:
بعضى «2» گفته‏اند:

منظور از انسان در جمله" خَلَقَ الْإِنْسانَ" آدم، و منظور از" بيان" در جمله" عَلَّمَهُ الْبَيانَ" همان اسمايى است كه به آدم تعليم داد، (و در سوره بقره داستان را حكايت نموده فرمود:

" وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها").

بعضى «3» ديگر گفته‏اند:

منظور از انسان پيامبر اسلام، و منظور از بيانى كه به وى تعليم كرد قرآن است، كه آن را به آن جناب تعليم كرد، و يا منظور تعليم آن جناب قرآن را به مؤمنين است.

بعضى «4» ديگر گفته‏اند:

منظور از بيان، خير و شر است، كه خداى تعالى تشخيص آن دو را به انسان ياد داده.

بعضى «5» ديگر گفته‏اند:

مراد از آن راه هدايت و راه ضلالت است. و از اين قبيل اقوالى‏
ديگر كه در آيه مورد بحث گفته‏اند، كه همه آنها اقوالى است دور از فهم.

(1) مثلا قرارداد ايرانيان در بين يكديگر اين شد كه هر وقت كلمه" نان" به زبان آوردند بفهمند كه منظور طعامى است كه از گندم درست مى‏كنند، و همچنين كلمات ديگر." مترجم".

(2) مجمع البيان، ج 9، ص 197.

(3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 27، ص 99.

/ 676