ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و سؤالى كه در آيه نفى شده و فرموده:

" از كسى سؤال نمى‏شود" سؤال به طور معمول و مالوف در بين خود ما انسانها است، چنين سؤالى را نفى كرده، پس اين آيه منافاتى با آيه‏
" وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ" «1» و آيه" فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ" «2» ندارد، براى اينكه روز قيامت مواقف مختلفى دارد، در بعضى از آن مواقف مردم بازخواست مى‏شوند، و در بعضى ديگر مهر بر دهانهايشان زده مى‏شود، و در عوض اعضاى بدنشان سخن مى‏گويد، و در بعضى مواقف ديگر از سيماشان شناخته مى‏شوند.

" يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ" اين آيه در مقام پاسخ از پرسشى تقديرى است، گويا كسى مى‏پرسد:

خوب وقتى از گناهشان پرسش نمى‏شوند پس از كجا معلوم مى‏شود گنهكارند؟ در پاسخ فرموده:

" مجرمين از سيمايشان شناخته مى‏شوند ..."، و به همين خاطر جمله مورد بحث را با واو عاطفه عطف به ما قبل نكرد، و نفرمود:

" در آن روز كسى از جن و انس از گناهش سؤال نمى‏شود، و مجرمين از سيمايشان شناخته مى‏شوند" بلكه بدون واو عاطفه فرمود:

" مجرمين ..." تا بفهماند اين جمله پاسخ از سؤالى است كه در كلام نيامده، و منظور از سيما نشانه‏اى است كه از چهره مجرمين نمودار است.

" فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ"- اين جمله به خاطر اينكه حرف" فاء" بر سرش در آمده، فرع و نتيجه شناسايى مذكور است، و كلمه" نواصى" جمع ناصيه است، كه به معناى موى جلو سر است، و كلمه" اقدام" جمع قدم است، و جمله" بالنواصى" نائب فاعل جمله" يؤخذ" است، معناى تحت اللفظى آن" موى جلو سرها گرفته مى‏شود" است.

و معناى آيه اين است كه:

احدى از گناهش پرسش نمى‏شود- مجرمين با علامتى كه در چهرههاشان نمودار مى‏گردد شناخته مى‏شوند، در نتيجه موى جلو سرشان و پاهايشان را مى‏گيرند و در آتش مى‏اندازند.

" هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ" اين دو آيه حكايت گفتارى است كه در آن روز به مجرمين گفته مى‏شود، چيزى كه هست جمله" يقال- گفته مى‏شود" از ابتداى آن حذف شده، و تقدير كلام" يقال هذه جهنم التي ..." است، يعنى آن روز به مجرمين گفته مى‏شود:

اين است آن جهنمى كه مجرمين تكذيبش مى‏كردند.

(1) ايشان را نگهداريد كه بايد بازخواست و سؤال شوند. سوره صافات، آيه 24.

(2) پس به پروردگارت سوگند كه به طور حتم از ايشان از همگيشان سؤال خواهيم كرد. سوره حجر، آيه 92.

/ 676