توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه:
" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ" با آيه:
" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ" دلالت دارد
و در همان كتاب آمده كه ابن مردويه از ابو هريره روايت كرده كه گفت:وقتى آيه" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ" نازل شد، اصحاب رسول خدا (ص) اندوهناك شدند، و پيش خود فكر كردند كه به جز اندكى از ما از امت محمد نيست. (چون مىفرمايد:مقربون جمع كثيرى از گذشتگان، و اندكى از آيندگانند، و ما آيندگان آن گذشتگانيم) و به همين جهت ظهر همان روز اين آيه نازل شد كه:" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ"، تا ثله اولين و ثله آخرين به اندازه هم و مقابل هم شوند، در نتيجه آيه" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ" نسخ شد «2».
مؤلف
زمخشرى در كشاف در تفسير اين آيه مىگويد:اگر بگويى كه در حديث آمده همين كه اين آيه نازل شد مسلمانان ناراحت شدند، و هم چنان اظهار ناراحتى مىكردند، رسول خدا (ص) به طور مداوم به پروردگار خود مراجعه مىكرد، تا آيه" ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ" نازل شد، در پاسخ مىگويم:اين حديث به دو دليل درست نيست، اول اينكه اين آيه شريفه با كمال وضوح در باره سابقين است، كه مىفرمايد:در اولين زياد بودند، و در آخرين كمتر. و آيه دوم كه مصاديق خود را در اولين و آخرين بسيار دانسته مربوط به اصحاب يمين است، و لذا مىبينيد كه اين طبقه را و وعدهاى را كه به ايشان داده با حرف" واو" بر طبقه سابقين و وعدهاى كه به ايشان داده عطف كرده است. (1) الدر المنثور، ج 6، ص 154.(2) الدر المنثور، ج 6، ص 155.