جهت دوم اينكه
وقتى پديد آورنده مردم و مدبر امورشان و كسى كه خصوصيات و امرشان را او تقدير و اندازهگيرى مىكند خداى تعالى است، پس او به آنچه با آنها مىكند وحوادثى كه برايشان پيش مىآورد داناتر است، و چون داناتر است وقتى به ايشان خبر مىدهد كه به زودى مبعوثشان مىكند، و بعد از مردن بار ديگر زندهشان نموده جزاى اعمالشان را چه خير و چه شر مىدهد، ديگر چارهاى جز تصديقش ندارند، پس هيچ عذرى براى تكذيب كنندگان خبرهايى كه او در كتابش داده باقى نمىماند، و يكى از آن خبرها بعث و جزا است، هم چنان كه خودش فرمود:" أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ" «1» و نيز فرموده:" كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ" «2».پس حاصل مفاد آيه اين شد كه:ما شما را خلق كردهايم، و مىدانيم كه با شما چه مىكنيم، و به زودى آنچه بنا داريم در باره شما انجام خواهيم داد، و اينك به شما خبر مىدهيم كه به زودى زندهتان مىكنيم، و در برابر آنچه مىكرديد جزايتان خواهيم داد، با اين حال چرا خبرهايى را كه در كتاب نازل بر شما به شما مىدهيم تصديق نمىكنيد؟در اين آيه و آيات بعديش التفاتى از غيبت به خطاب بكار رفته، چون قبلا مردم غايب فرض شده بودند، مىفرمود:" هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ- اين پذيرايى از ايشان است در روز جزا"، ولى در ابتداى آيات مورد بحث مردم مخاطب قرار گرفتهاند، روى سخن به ايشان كرده مىفرمايد:" نَحْنُ خَلَقْناكُمْ"، و اين دگرگون كردن سياق براى اين بوده كه در آيات مورد بحث بناى توبيخ آنان را داشته، و در توبيخ، خطاب مؤكدتر از غيبت است، و گفتن اينكه شما چنين و چنانيد مؤثرتر از گفتن ايشان چنين و چنانند مىباشد." أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ" كلمه" تمنون" مضارع جمع حاضر از مصدر امناء است، و" امناء" به معناى ريختن نطفه است، كه منظور از آن در اينجا ريختن در رحم زنان است، و معناى آيه اين است كه:به من خبر دهيد در خلقت انسانها شما پدران و مادران غير از ريختن نطفه چه نقشى داريد؟" أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ" آيا شما آن نطفه را به صورت انسانى مثل خود در مىآوريد، يا خالق آن ماييم و تبديلش به صورت بشر به دست ما صورت مىگيرد؟
(1) آيا كسى كه آفريده و با اينكه اين آفريننده لطيف و با خبر است نمىداند؟. سوره ملك، آيه 14.(2) همانطور كه ما انسان را براى اولين بار خلق كرديم، او را دوباره اعاده مىدهيم، اين وعدهاى است كه وفاى به آن را بر خود واجب كردهايم، و ما هر چه گفتهايم كردهايم. سوره انبياء، آيه 104.