ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نخست مى‏فرمايد:

" أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ" كلمه" حرث" كه مصدر فعل" تحرثون" است به معناى كار كردن در زمين يعنى شخم و پاشيدن بذر است." أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ" آيا اين شماييد كه آن را مى‏رويانيد و رشد مى‏دهيد به حدى كه دانه بدهد؟ (يا كار شما تنها افشاندن تخم است)، و ضمير" ها" در جمله" تزرعونه" به بذر و يا به زراعت بر مى‏گردد، و در سابق كلمه بذر و نيز كلمه زراعت ذكر نشده بود، تا ضمير به آن برگردد، ولى از زمينه كلام معلوم است (و اين تنها در اينجا نيست كه ضمير به چيزى برگشته كه در كلام نيامده، در قرآن كريم موارد نظير آن بسيار است)" أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ"، و يا اينكه ما افشانده شما را مى‏رويانيم و نمو مى‏دهيم، تا به حدى كه كامل شود، و دانه دهد،" لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً" و اگر نمى‏خواستيم شما را روزى دهيم، و زراعت را به ثمر برسانيم، مى‏توانستيم آن را گياهى به درد نخور كرده، قبل از رسيدن به ثمر بخشكانيم، و با وزش بادها خرد و متلاشى كنيم،" فظلتم" آن وقت است كه از سرنوشت خود" تفكهون" تعجب مى‏كرديد، و از آفتى كه به زراعتتان رسيده افسوس مى‏خورديد، و ماجرا را براى يكديگر بازگو نموده مى‏گفتيد:

" إِنَّا لَمُغْرَمُونَ"، به راستى در غرامت و خسارت سنگينى واقع شديم، مالمان از دست رفت، و وقتمان تلف شد، و زحماتمان هدر گشت،" بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ"، همه اينها به جهنم، اين را چه كنيم كه ديگر چيزى نداريم بخوريم، و يا بفروشيم و حوايج زندگى خود را فراهم سازيم.

در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه:

چطور در اين آيه زراعت را از مردم نفى كرده و به خدا نسبت داده، با اينكه دخالت مردم و اسباب طبيعى در رويش و نمو زرع قابل انكار نيست؟

در پاسخ مى‏گوييم هم آن درست است، و هم اين، و هيچ منافاتى در بين نيست، چون زمينه گفتار اين نيست كه بخواهد تاثير عوامل طبيعى را انكار كند، بلكه مى‏خواهد بفرمايد:

آيا تاثير اين اسباب از خود آنها است و يا از خدا است؟

و اثبات كند كه اگر اسباب طبيعى سببيت و تاثيرى دارند، خدا اين موهبت را به آنها داده، و همچنين خود اسباب را خدا آفريده، و نيز اسباب و عواملى كه اين اسباب را پديد مى‏آورند، هم خودشان و هم اثرشان آفريده خدا هستند، و بالأخره سر نخ تمامى اثرها و مؤثرها به خدا منتهى مى‏گردد.

" أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ... فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ" كلمه" مزن" به معناى ابر است، و جمله" فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ- پس چرا شكر
نمى‏گزاريد" تحريك بر شكرگزارى است، و شكرگزارى خدا به اين است كه به زبان و عمل اظهار كنى كه اين نعمت‏ها از خداست، و اين همان عبادت است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.

/ 676