ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى «1» از مفسرين اسماى چهارگانه را اينطور معنا كرده‏اند كه:

او اول است، براى اينكه قبل از هر چيز بوده، و آخر است چون بعد از هلاك و فناى هر چيز هست، و ظاهر است چون ادله‏اى بسيار بر وجودش دلالت مى‏كند، و باطن است چون عالم به تمامى اشياء هست، و احدى نيست كه از او داناتر باشد.

بعضى «2» ديگر گفته‏اند:

اول يعنى بى‏ابتدا، و آخر يعنى بى‏انتها، و ظاهر يعنى بدون اقتراب، و باطن يعنى بدون احتجاب «3».

البته در اين ميان اقوال ديگرى نيز هست كه دلچسب نيست و لذا از نقل آنها صرفنظر كرديم.

" هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ" تفسير اين آيه در سوره اعراف و يونس و هود و فرقان و قاف گذشت.

" ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها" تفسير و بحث مفصل پيرامون معناى عرش در سوره اعراف آيه 54 گذشت، و در آنجا گفتيم كه" استواى بر عرش" كنايه است از شروع در تدبير ملك وجود «4»، و به همين جهت است كه دنبال استواى بر عرش مساله علم به جزئيات احوال موجودات آسمانى و زمين را ذكر كرده، چون علم از لوازم تدبير است.

" يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها"- كلمه" ولوج" كه مصدر فعل مضارع" يلج" است- به طورى كه راغب گفته- «5» به معناى داخل شدن چيزى در محلى تنگ است، و كلمه" عروج" به معناى بالا رفتن است، و معناى آيه اين‏
است كه:

خداى تعالى از آنچه در زمين فرو مى‏رود و نفوذ مى‏كند از قبيل آب باران و تخم گياهان و غير اينها آگاه است، و نيز از آنچه كه از زمين سر بر مى‏آورد چون نباتات و حيوانات و آب خبر دارد، و از آنچه كه به زمين نازل مى‏شود چون بارانها و اشعه اجرام نورانى و ملائكه و غيره با اطلاع است، و از آنچه كه از زمين به طرف آسمان بالا مى‏رود مانند دودها و بخارها و ملائكه و اعمال بندگان با خبر است.

(1 و 2) مجمع البيان، ج 9، ص 230.

(3) هر چيزى كه ظاهر مى‏شود به خاطر نزديك شدن است، و هر چيزى كه باطن مى‏شود به خاطر حجاب است، و خدا بدون نزديك شدن ظاهر و بدون در پرده شدن باطن است." مترجم".

(4) چون ما در عرف بشرى خود تخت سلطنتى را عبارت از مكانى مى‏دانيم كه همه اوامر مربوط به اداره كشور از آنجا صادر، و همه لوائح و نامه‏ها در آنجا به توشيح مى‏رسد، قرآن نيز به حكم" چون كه با كودك سر و كارت فتاد ..." به زبان بشرى سخن گفته، مقام تدبير خداى تعالى و مصدريت اوامرش را عرش خوانده، نه اينكه خواسته باشد العياذ باللَّه براى او تختى پايه‏دار اثبات كند." مترجم".

(5) مفردات راغب، ماده" ولج".

/ 676