ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اين كه دو طايفه را نام برد و وضع آنان را
بيان كرد، و طايفه سوم را نام نبرد، دأب قرآن و رسم آن است، كه در بسيارى از مواردى كه متعرض بيان حال مردم در قيامت مى‏شود طبقه سوم را نام نمى‏برد و بيان نمى‏كند، كه اين طبقه چه وضعى دارند.

چون مى‏خواهد اين طايفه را در ميان خوف و رجاء نگه دارد، و خوف و رجاى آنان را تحريك كند، تا به اين وسيله تشويق و تحريك شوند به اطاعت از خدا و رسول و به دست آوردن سعادت خود، و اجتناب بورزند از تمرد، و در نتيجه از هلاكت.

و به همين جهت دنبال آيه مورد بحث به مذمت زندگى دنيا پرداخته، دنيايى كه عده‏اى را وادار كرد از انفاق در راه خدا امتناع بورزند، و بعد از مذمت دنيا دعوتشان كرده به اينكه به سوى مغفرت و جنت سبقت گيرند، و سپس اشاره كرده به اينكه آنچه مصيبت بر سرشان مى‏آيد چه مصيبت‏هاى مالى و چه جانى همه در كتابى از سابق نوشته شده، و قضايش رانده شده بود، پس جا دارد كه هيچگاه از فقر نترسند، و ترس از فقر ايشان را از انفاق در راه خدا باز ندارد، و به بخل و امساك واندارد، و نيز از مرگ و كشته شدن در راه خدا نهراسند، و ترس از آن، ايشان را به تخلف از جنگ و تقاعد ورزيدن از پيكار واندارد.

پنج خصلت زندگى دنيا:
لهو، لعب، زينت، تفاخر و تكاثر و سخنى از شيخ بهايى در اين باره‏

" اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ..."

كلمه" لعب" به معناى بازى نظامدارى است (كه دو طرف بازى به نظام آن آشنايى دارند، مانند الك‏دولك و نظاير آن) كه اطفال به منظور رسيدن به غرضى خيالى آن را انجام مى‏دهند. و كلمه" لهو" به معناى هر عمل سرگرم كننده‏اى است كه انسان را از كارى مهم و حياتى و وظيفه‏اى واجب باز بدارد. و كلمه" زينت" به اصطلاح علم صرف" بناى نوع" است، يعنى مى‏فهماند كه مثلا فلانى به نوعى مخصوص خود را آراسته، و چه بسا منظور از آن وسيله آرايش باشد، و به اين منظورش استعمال كنند و" آرايش"، عبارت از آن است كه چيز مرغوبى را ضميمه چيز ديگرى كنى تا مردم به خاطر جمالى كه از اين ضميمه حاصل شده مجذوب آن چيز شوند، (مثلا آرايش زنان عبارت از اين است كه زن با طلا و جواهرات و يا رنگهاى سرخ و سفيدى خود را جلوه دهد، و از ضميمه كردن آنها به خود جمالى كسب كند، به طورى كه بيننده مجذوب جمال او شود).

و" تفاخر" به معناى مباهات كردن به حسب و نسب است. و" تكاثر در اموال و اولاد" به اين معنا است كه شخصى به ديگرى فخر بفروشد كه من مال و فرزند بيشترى دارم.

/ 676