ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و اگر آيه را با جمله" عزيز" و" حكيم" ختم كرد، براى اين است كه باز در اين سوره سرانجام كار يهود و منافقين را تشبيه كرده به اقوامى كه در قرنهاى نزديك به عصر يهوديان و منافقين وبال فريبكاريهاى خود را چشيدند، و اين خود شاهد عزت و اقتدار خداست. و نيز اگر دچار عذاب شدند، بدين جهت بوده كه عذابشان بر طبق حكمت و مصلحت بوده، و اين خود شاهد حكمت خدا است.
" هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ" اين آيه تسبيح موجودات و عزت و حكمت خداى را كه در آيه قبلى آمده بود تاييد مىكند، و مراد از جمله" آنان كه از اهل كتاب كافر شدند و خدا بيرونشان كرد" قبيله بنى النضير است كه يكى از قبائل يهود بودند، و در بيرون شهر مدينه منزل داشتند، و بين آنان و رسول خدا (ص) عهدى بر قرار شده بود كه همواره با هم به مسالمت زندگى كنند، دشمنان هر يك دشمنان ديگرى و دوستان هر يك دوستان ديگرى باشد.
ولى بنى النضير اين پيمان را شكستند، و رسول خدا (ص) دستور داد تا جلاى وطن كنند كه- ان شاء اللَّه- شرح داستانشان در بحث روايتى آينده مىآيد.
كلمه" حشر" به معناى بيرون كردن است اما نه بيرون كردن يك نفر، بلكه يك جمعيت، و نه به اختيار، بلكه به اجبار. و اضافه" اول الحشر" اضافه صفت به موصوف، و به معناى حشر اولى است. و لام در" لاول" به معناى" فى- در" است، نظير لامى كه بر سر كلمه" دلوك" در جمله" أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ" «1» آمده، يعنى" نماز بخوان در هنگام دلوك شمس".
و معناى آيه اين است كه:
خداى تعالى همان كسى است كه يهوديان بنى النضير را براى اولين بار از جزيرة العرب از خانه و زندگيشان بيرون كرد.
معناى اينكه فرمود: " يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ"
آن گاه به اهميت اين جريان اشاره نموده، مىفرمايد:
" ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا"
يعنى
هيچ احتمال نمىداديد كه دست از وطن خود كشيده بيرون روند، چون شما از اين قبيله قوت و شدت و نيرومندى سابقه داشتيد." وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ" خود آنها هم هرگز چنين احتمالى نمىدادند، آنها پيش خود فكر مىكردند قلعههاى محكمشان نمىگذارد خدا آسيبشان برساند، و ما دام كه در آن قلعهها متحصن هستند، مسلمانان بر آنان غلبه نمىيابند.