امر به تقوى در اعمال و امر به محاسبه و نظر در اعمال، در آيه:
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ"
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ ..."در اين آيه شريفه مؤمنين را به تقوى و پرواى از خدا امر نموده، و با امرى ديگر دستور مىدهد كه در اعمال خود نظر كنند، اعمالى كه براى روز حساب از پيش مىفرستند. و متوجه باشند كه آيا اعمالى كه مىفرستند صالح است، تا اميد ثواب خدا را داشته باشند، و يا طالح است. و بايد از عقاب خدا بهراسند، و از چنان اعمالى توبه نموده نفس را به حساب بكشند.اما امر اول، يعنى تقوى، كه در احاديث به ورع و پرهيز از حرامهاى خدا تفسير شده، و با در نظر گرفتن اينكه تقوى هم به واجبات ارتباط دارد، و هم به محرمات، لا جرم عبارت مىشود از:اجتناب از ترك واجبات، و اجتناب از انجام دادن محرمات.و اما امر دوم، يعنى نظر كردن در اعمالى كه آدمى براى فردايش از پيش مىفرستد، امرى ديگرى است غير از تقوى. و نسبتش با تقوى نظير نسبتى است كه يك نظر اصلاحى از ناحيه صنعتگرى در صنعت خود براى تكميل آن صنعت دارد، همان طور كه هر صاحب عملى و هر صانعى در آنچه كرده و آنچه ساخته نظر دقيق مىكند، ببيند آيا عيبى دارد يا نه، تا اگر عيبى در آن ديد در رفع آن بكوشد، و يا اگر از نكتهاى غفلت كرده آن را جبران كند، همچنين يك مؤمن نيز بايد در آنچه كرده دوباره نظر كند، ببيند اگر عيبى داشته آن را برطرف سازد.پس بر همه مؤمنين واجب است از خدا پروا كنند، و تكاليفى كه خداى تعالى متوجه ايشان كرده به نحو احسن و بدون نقص انجام دهند، نخست او را اطاعت نموده، از نافرمانيش بپرهيزند، و بعد از آنكه اطاعت كردند، دوباره نظرى به كردههاى خود بيندازند، چون اين اعمال مايه زندگى آخرتشان است كه امروز از پيش مىفرستند، با همين اعمال به حسابشان مىرسند تا معلوم كنند آيا صالح بوده يا نه.
(1) پروردگارت را در نفس خود و از روى تضرع و ترس و بدون سر و صدا صبح و شام بياد آر، و از غافلان مباش. آنان كه نزد پروردگار تواند از عبادت او سرپيچى نداشته، تسبيحش مىگويند، و برايش سجده مىكنند. سوره اعراف، آيه 205 و 206.(2) حال اگر استكبار ورزيدند باكى نيست، براى اينكه آنان كه نزد پروردگار تواند او را شب و روز تسبيح گفته، و خسته نمىشوند. سوره حم سجده، آيه 38.