ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
خواهى گفت:در آيه شريفه ذكر دشمنى مشركين با خدا كافى بود، چه حاجت بود به اينكه دشمنى با مؤمنين را هم ذكر كند. در پاسخ مىگوييم: از آنجا كه زمينه آيه زمينه نهى مؤمنين از دوستى با مشركين بود، يادآورى دشمنى آنان با ايشان نهى و تحذير را تاكيد مىكند، گويا فرموده:كسى كه با خدا دشمنى كند، با خود شما هم دشمن است، ديگر چه جا دارد كه با آنان دوستى كنيد.كلمه" مودت" مفعول كلمه" تلقون" است، و حرف" باء" كه بر سر آن در آمده زائد است، همان طور كه در آيه" وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ" «1» چنين است. و مراد از" القاء مودت" اظهار مودت و يا ابلاغ آن به مشركين است، و اين جمله، يعنى جمله" تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ" صفت و يا حال از فاعل" لا تَتَّخِذُوا" است." وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ"- منظور از" حق" دين حق است، كه كتاب خدا آن را توصيف نموده، و رسول خدا (ص) هم به سوى آن دعوت مىكند، و اين جمله جملهاى است حاليه." يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ"- اين جمله نيز حاليه است. و منظور از اخراج رسول و اخراج مؤمنين اين است كه با بد رفتارى خود رسول و مؤمنين را ناچار كردند از مكه خارج شوند، و به مدينه مهاجرت كنند. و در جمله" أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ" لامى در تقدير است، و جمله را متعلق به" يخرجون" مىكند، و معنايش اين است كه:رسول و شما را مجبور به مهاجرت از مكه مىكنند، به خاطر اينكه به پروردگارتان ايمان آوردهايد.در اين جمله نام" اللَّه" را با كلمه" ربكم" توصيف كرده تا بفهماند مشركين مكه مؤمنين را بر امرى مؤاخذه مىكنند كه حق و واجب است، و جرم نيست، براى اينكه ايمان هر انسانى به پروردگارش امرى است واجب، نه جرم قابل مؤاخذه." إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فِي سَبِيلِي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِي"- اين جمله متعلق است به جمله" لا تتخذوا" يعنى اگر مهاجرتتان جهاد در راه من، و به منظور خشنودى من است، ديگر دشمنان مرا دوست مگيريد. و در اين جمله جزاى شرط حذف شده، براى اينكه همان" لا تتخذوا" مىفهماند جزائى كه حذف شده يك" لا تتخذوا" ى ديگر است. و كلمه" جهادا" مصدر است، و در اينجا مفعول له واقع شده. و كلمه" ابتغاء" به معناى طلب است.