ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و كلمه
" مرضاة" مانند كلمه" رضا" مصدر و به معناى خشنودى است. و معناى جمله اين است كه: اگر در راه رضاى من و جهاد در راه من بيرون شديد، ديگر دشمن مرا و دشمن خودتان را دوست مگيريد.شرطى كه در آيه شريفه كرده از باب اشتراط حكم به امرى محقق الوقوع است، كه هم نهى را تاكيد مىكند، و هم ملازمه ميان شرط و مشروط را اعلام مىدارد، مثل اين مىماند كه پدرى به فرزند خود بگويد" اگر پسر من هستى فلان كار را مكن" كه اين تعبير هم نهى را تاكيد مىكند، و هم مىفهماند ميان شرط و مشروط ملازمه است، و كسى كه فرزند من است ممكن نيست فلان كار را بكند." تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ"- وقتى گفته مىشود" أسررت اليه حديثا"، معنايش اين است كه من فلان قصه را پنهانى به فلان كس رساندم، پس معناى" تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ" اين است كه در خفا به مشركين اطلاع مىدهيد كه دوستشان داريد- راغب «1» اين طور معنا كرده. و كلمه" اعلان" ضد اخفاء و به معناى آشكار ساختن است. و جمله" أَنَا أَعْلَمُ" حال از فاعل" تسرون" است. و كلمه" أعلم" اسم تفضيل است، (يعنى من داناترم). بعضى از مفسرين «2» احتمال دادهاند كه" اعلم" صيغه متكلم وحده از مضارع باشد، كه با حرف" باء" متعدى شده است، چون ماده" علم" گاهى با حرف" باء" متعدى مىشود، و گاهى بدون آن.اين جمله استينافيه است، اما نه به طورى كه ربطى به ما قبل نداشته باشد، بلكه بيان ما قبل است، گويا شنونده وقتى آيه قبلى را شنيده، پرسيده:مگر ما چكار كردهايم؟ در اين آيه پاسخ مىدهد:شما پنهانى به مشركين اطلاع مىدهيد كه ما دوستتان داريم، و حال آنكه من از هر كسى بهتر مىدانم، و بهتر خبر دارم آنچه را كه پنهانى و يا آشكارا انجام مىدهيد، يعنى من گفتار و كردار شما را به علمى مىدانم كه اخفاء و اظهار شما نسبت به آن يكسان است.پس معلوم مىشود مجموع دو جمله" بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ" يك معنا را مىرساند، و آن اين است كه اخفاء و اظهار نزد خدا يكسان است، چون او به آشكار و نهان يك جور احاطه دارد، پس ديگر نبايد ايراد كرد كه آوردن جمله" بِما أَخْفَيْتُمْ" كافى بود، و احتياج به آن
جمله ديگر نبود، براى اينكه كسى به نهانها آگاه است، به طريق أولى به آشكارها عالم است.