ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و اين جمله معنايش اظهار دوستى ابراهيم نسبت به پدر نيست، بلكه وعده‏اى است كه به وى داده، تا شايد از شرك توبه كند، و به خداى يگانه ايمان آورد، به دليل اينكه قرآن كريم در جاى ديگر فرموده:

" وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ" «1» كه از آن استفاده مى‏شود وقتى ابراهيم به پدرش وعده استغفار داده كه برايش روشن نبوده كه وى دشمن خدا است، و دشمنى با خدا در دلش رسوخ يافته، و در شرك ثابت قدم است، بدين جهت اميدوار بوده كه از شرك به سوى خدا برگردد، و ايمان بياورد. و وقتى برايش معلوم شد كه عداوتش با خدا در دلش رسوخ يافته، و در نتيجه از ايمانش مايوس شد، از او بيزارى جست.

علاوه بر اينكه از آيه‏اى كه داستان احتجاج ابراهيم با پدرش را نقل مى‏كند، و مى‏فرمايد:

" قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ" «2» استفاده مى‏شود كه در همان مجلسى كه وعده استغفار به پدرش مى‏دهد، بلافاصله مى‏گويد:

من از شما و آنچه به جاى خدا مى‏خوانيد كناره‏گيرى مى‏كنم، و اگر وعده استغفار از روى محبت و دوستى پدر بود، جا داشت بگويد" و من از قوم كناره‏گيرى مى‏كنم" نه اينكه بفرمايد:

" من از همه شما كناره‏گيرى مى‏كنم" و پدر را هم داخل قوم كند، و از همه كناره‏گيرى كند كه همان تبرى است.

بنا بر آنچه گفتيم استثناء در آيه، استثناء متصل است، و مستثنى منه آن اين است كه نامبردگان با مشركين سخنى نگفتند، مگر در باره تبرى، در نتيجه معنايش اين مى‏شود كه:

مؤمنين و ابراهيم به غير از تبرى هيچ سخنى با مشركين نداشتند، الا سخنى كه ابراهيم فقط با پدرش داشت، و آن اين بود كه گفت:

" لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ"، و معلوم است كه اين سخن نه تبرى است و نه تولى، بلكه وعده‏اى است كه به پدر داده، به اين اميد كه شايد به خدا ايمان بياورد.

ليكن در اينجا نكته‏اى هست كه با در نظر گرفتن آن ناگزير مى‏شويم استثناء را منقطع بگيريم، و آن اين است كه از آيه سوره توبه استفاده مى‏شود كه تبرى جازم و قاطع ابراهيم بعد از آن زمانى بوده كه به او وعده استغفار داده، و بعد از آنكه فهميد پدرش دشمن خداست، به طور قاطع از او تبرى جسته" فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ" و آيه مورد بحث از همين تبرى قاطع خبر مى‏دهد، و در آخر وعده ابراهيم به پدر را استثناء مى‏كند.

(1) استغفار ابراهيم براى پدرش از در دوستى نبود، بلكه ناشى از وعده‏اى بود كه به وى داده بود، ولى وقتى برايش روشن شد كه او دشمن خدا است از او بيزارى جست. سوره توبه، آيه 114.

(2) سوره مريم، آيه 48 و 47.

/ 676