ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و اين جمله معنايش اظهار دوستى ابراهيم نسبت به پدر نيست، بلكه وعدهاى است كه به وى داده، تا شايد از شرك توبه كند، و به خداى يگانه ايمان آورد، به دليل اينكه قرآن كريم در جاى ديگر فرموده: " وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ" «1» كه از آن استفاده مىشود وقتى ابراهيم به پدرش وعده استغفار داده كه برايش روشن نبوده كه وى دشمن خدا است، و دشمنى با خدا در دلش رسوخ يافته، و در شرك ثابت قدم است، بدين جهت اميدوار بوده كه از شرك به سوى خدا برگردد، و ايمان بياورد. و وقتى برايش معلوم شد كه عداوتش با خدا در دلش رسوخ يافته، و در نتيجه از ايمانش مايوس شد، از او بيزارى جست.علاوه بر اينكه از آيهاى كه داستان احتجاج ابراهيم با پدرش را نقل مىكند، و مىفرمايد: " قالَ سَلامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كانَ بِي حَفِيًّا وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ" «2» استفاده مىشود كه در همان مجلسى كه وعده استغفار به پدرش مىدهد، بلافاصله مىگويد:من از شما و آنچه به جاى خدا مىخوانيد كنارهگيرى مىكنم، و اگر وعده استغفار از روى محبت و دوستى پدر بود، جا داشت بگويد" و من از قوم كنارهگيرى مىكنم" نه اينكه بفرمايد:" من از همه شما كنارهگيرى مىكنم" و پدر را هم داخل قوم كند، و از همه كنارهگيرى كند كه همان تبرى است.بنا بر آنچه گفتيم استثناء در آيه، استثناء متصل است، و مستثنى منه آن اين است كه نامبردگان با مشركين سخنى نگفتند، مگر در باره تبرى، در نتيجه معنايش اين مىشود كه:مؤمنين و ابراهيم به غير از تبرى هيچ سخنى با مشركين نداشتند، الا سخنى كه ابراهيم فقط با پدرش داشت، و آن اين بود كه گفت:" لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ"، و معلوم است كه اين سخن نه تبرى است و نه تولى، بلكه وعدهاى است كه به پدر داده، به اين اميد كه شايد به خدا ايمان بياورد.ليكن در اينجا نكتهاى هست كه با در نظر گرفتن آن ناگزير مىشويم استثناء را منقطع بگيريم، و آن اين است كه از آيه سوره توبه استفاده مىشود كه تبرى جازم و قاطع ابراهيم بعد از آن زمانى بوده كه به او وعده استغفار داده، و بعد از آنكه فهميد پدرش دشمن خداست، به طور قاطع از او تبرى جسته" فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ" و آيه مورد بحث از همين تبرى قاطع خبر مىدهد، و در آخر وعده ابراهيم به پدر را استثناء مىكند.