ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" وَ ما أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ"- اين جمله تتمه گفتار ابراهيم (ع) و بيان حقيقت امر در مساله طلب مغفرت است، و اينكه اگر از خدا جهت پدر طلب مغفرت كردم، نه چون طلب هر طلبكار از بدهكار خويش بود، بلكه منشا آن فقر عبوديت، و ذلت آن در برابر غناى ربوبيت و عزت او است. و اين خداى تعالى است كه يا به وجه كريمش اقبال نموده و بر بنده‏اش ترحم مى‏كند، و يا اعراض نموده از رحمت دريغ مى‏دارد، چون احدى از
خدا مالك و طلبكار چيزى نيست، و او مالك هر چيز است، هم چنان كه خودش فرموده:

" قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً" «1».

و كوتاه سخن اينكه:

جمله" ما أَمْلِكُ ..."، يك نوع اعتراف به عجز در مقامى است كه ممكن است كسى از شنيدن" لاستغفرن لك" بويى از اثبات قدرت استشمام كند، لذا براى دفع اين توهم بلافاصله به عجز خود اعتراف كرد، نظير كلام شعيب كه بعد از گفتن" إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ- من جز اين نمى‏خواهم كه تا آنجا كه بتوانم اصلاح كنم" بلافاصله گفت:

" وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ" تا اصالت و استقلالى را كه ممكن است كسى از جمله اولش استفاده كند از خود نفى كرده باشد، و بفهماند كه هيچ گونه قدرت و استطاعتى از خود ندارد.

" رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ"- اين جمله نيز تتمه كلامى است كه قرآن كريم از ابراهيم و مؤمنين به وى نقل كرده بود، و مسلمانان را به تاسى به وى وا مى‏داشت. و اين جمله دعائى است از نامبردگان به درگاه پروردگارشان، و مناجاتى است دنبال آن تبرى كه از قوم خود كردند، چون تبرى جستن آنهم به آن شدت، ممكن است اثار سويى به بار آورد، و ايمان را از آدمى سلب كند، لذا دعا كردند كه پروردگارا به تو توكل مى‏كنيم، و به سوى تو توبه مى‏آوريم، و بازگشت به سوى تو است.

جمله مذكور مقدمه‏اى است براى دعائى كه بعدا مى‏آيد، در حقيقت دعاى خود را با اين مقدمه افتتاح كردند، و در آن مقدمه موقعيتى را كه در بيزارى از اعداء دارند ذكر نموده، گفتند" پروردگارا توكل ما بر تو است، و به سوى تو برمى‏گرديم" و منظورشان اين بوده كه ما در موقعيتى از زندگى قرار داريم كه ممكن است فكر كنيم زمام نفس ما در دست خود ما است، و اين خود ما هستيم كه امور خود را تدبير مى‏كنيم، ولى ما نسبت به نفس خود به تو رو مى‏آوريم، و آن را به تو رجوع مى‏دهيم، و نسبت به امورمان كه بايد تدبيرش كنيم، آن را هم به خود تو وا مى‏گذاريم، و خلاصه مشيت تو را جايگزين مشيت خود مى‏سازيم، تويى وكيل ما در امور، آن را به هر گونه كه خودت مى‏خواهى تدبير فرما.

آن گاه گفتند:

" وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ" و منظورشان اين بوده كه بازگشت هر چيز چه فعل و چه فاعل فعل به سوى تو است. و خلاصه اگر در انابه آوردنمان به سوى تو خود را به تو سپرديم، و در توكلمان بر تو تدبير امورمان را به تو واگذار نموديم، راهى را پيش گرفتيم كه مطابق با
حقيقت امر است، چون حقيقت امر اين است كه بازگشت همه امور به تو است.

(1) بگو پس آن كيست كه از خدا چيزى را مالك و طلبكار باشد؟. سوره مائده، آيه 17.

/ 676