ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
" وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ"- اين جمله پاسخ از گفتههاى منافقين است كه گفتند" لا تنفقوا". مىفرمايد: دين، دين خدا است و خدا براى پيشبرد دين خود احتياج به كمك منافقان ندارد. او كسى است كه تمامى خزينههاى آسمان و زمين را مالك است، از آن هر چه را بخواهد و به هر كس بخواهد انفاق مىكند. پس اگر بخواهد مىتواند مؤمنين فقير را غنى كند، اما او همواره براى مؤمنين آن سرنوشتى را مىخواهد كه صالح باشد، مثلا آنان را با فقر امتحان مىكند و يا با صبر به عبادت خود وامىدارد، تا پاداشى كريمشان داده، به سوى صراط مستقيم هدايتشان كند، ولى منافقان اين را نمىفهمند.اين است معناى" و ليكن منافقين نمىفهمند" يعنى وجه حكمت اين را نمىدانند. ولى بعضى «1» احتمال دادهاند كه معناى آيه اين باشد كه: منافقين نمىدانند خزائن عالم به دست خدا است، و او رازق همه است، و غير او رازقى نيست، پس اگر بخواهد مىتواند فقراء را غنى سازد ليكن منافقين پنداشتهاند غنى و فقر به دست اسباب است، در نتيجه اگر به مؤمنين فقير انفاق نكنند مؤمنين، رزقى پيدا نخواهند كرد." يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ" گوينده اين سخن و همچنين سخنى كه آيه قبل حكايتش كرد، عبد اللَّه بن ابى بن سلول بود. و اگر نگفت" من وقتى به مدينه برگشتم چنين و چنان مىكنم" و گفت" ما چنين و چنان مىكنيم" براى اين بوده كه همفكران خود را كه مىداند از گفته او خوشحال مىشوند با خود شريك سازد.و منظورش از" آنكه عزيزتر است" خودش است، و از" آنكه ذليلتر است" رسول خدا (ص) مىخواسته با اين سخن خود، رسول خدا را تهديد كند به اينكه بعد از مراجعت به مدينه آن جناب را از مدينه خارج خواهد كرد. ولى منافقين نمىدانند كه عزت تنها خاص خدا و رسولش و مؤمنين است، در نتيجه براى غير نامبردگان چيزى به جز ذلت نمىماند، و يك چيز ديگر هم بار منافقين كرد، و آن نادانى است، پس منافقين به جز ذلت و جهل چيزى ندارند.