ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اصحاب رفتند و شتر را در همانجا كه فرموده بود يافته با خود آوردند، و آن منافق هم ايمان آورد.

و همين كه لشگر به مدينه برگشت ديدند رفاعة بن زيد در تابوت است، و او فردى از قبيله بنى قينقاع، و از بزرگان يهود بود كه در همان روز مرده بود.

زيد بن ارقم مى‏گويد:

بعد از آنكه رسول خدا (ص) به مدينه رسيد من از شدت اندوه و شرم خانه‏نشين شدم، تا آنكه سوره منافقون در تصديق زيد، و تكذيب عبد اللَّه بن ابى نازل شد. آن گاه رسول خدا (ص) گوش زيد را گرفته او را از خانه‏اش بيرون آورد، و فرمود:

اى پسر! زبانت راست گفت، و گوشت درست شنيده بود، و دلت درست فهميده بود، و خداى تعالى در تصديق آنچه گفتى قرآنى نازل كرد.

عبد اللَّه بن ابى در آن موقع در نزديكى‏هاى مدينه بود، و هنوز داخل مدينه نشده بود، همين كه خواست وارد شود، پسرش عبد اللَّه بن عبد اللَّه بن ابى سر راه پدر آمد، و شتر خود را در وسط جاده خوابانيد، و از ورود پدرش جلوگيرى كرد، و به پدر گفت:

واى بر تو اين چه كارى بود كه كردى؟

و به پدر خود گفت:

به خدا سوگند جز با اذن رسول خدا (ص) نمى‏توانى و نمى‏گذارم داخل مدينه شوى، تا بفهمى عزيزتر كيست، و ذليل‏تر چه كسى است. عبد اللَّه شكايت خود از پسرش را به رسول خدا (ص) پيام داد. رسول خدا (ص) شخصى را فرستاد تا به پسر او بگويد مزاحم پدرش نشود.

پسر گفت:

حالا كه دستور رسول خدا (ص) رسيده كارى به كارت ندارم. عبد اللَّه بن ابى داخل مدينه شد، و چند روزى بيش نگذشت كه بيمار شد و مرد.

وقتى سوره منافقون نازل شد، و دروغ عبد اللَّه برملا گشت، مردم به اطلاعش رساندند كه چند آيه شديد اللحن در باره‏ات نازل شده، مقتضى است نزد رسول خدا (ص) روى تا آن جناب برايت استغفار كند، عبد اللَّه در پاسخ سرى تكان داد، و گفت:

به من گفتيد به او ايمان آورم، آوردم. تكليف كرديد زكات مالم را بدهم دادم، ديگر چيزى نمانده كه بگوييد برايش سجده هم بكنم.

و در همين سر تكان دادنش اين آيه نازل شد كه:

" وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ ... لا يَعْلَمُونَ" «1».

مؤلف

جزئيات اين داستان كه در اين حديث آمده از چند روايت مختلف گرفته‏
شده كه از زيد بن ارقم و ابن عباس و عكرمة، و محمد بن سيرين، و ابن اسحاق، و ديگران نقل شده، و مضمون آنها در يكديگر داخل شده است.

و در تفسير قمى در ذيل آيه" إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ ..."، آمده كه اين آيات در جنگ مريسيع كه جنگ با بنى المصطلق بود، و در سال پنجم هجرت اتفاق افتاد نازل شده. رسول خدا (ص) خودش در اين جنگ شركت كرد و در مراجعت كنار چاهى كم آب فرود آمد.

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 292- 295.

/ 676