ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و آياتى كه در صدر سوره واقع شده جنبه مقدمه و زمينه‏چينى براى بيان اين غرض را دارد، در آن آيات بيان مى‏كند كه اسماى حسنى و صفات علياى خدا اقتضا مى‏كند كه براى بشر بعث و بازگشتى فراهم سازد، تا همه به سويش برگردند و در آن بازگشت اهل ايمان و عمل صالح به سوى بهشت جاودان هدايت شوند، و اهل كفر و تكذيب به سوى آتش ابدى رانده شوند، پس اين مطالب مقدمه چينى است براى آيات بعد كه مى‏فرمايد:

بايد خدا و رسول را اطاعت كنيد و بر مصائب و نيز در برابر انفاق در راه خدا خويشتن‏دار باشيد، بدون اينكه از منع موانع متاثر و از ملامت شماتتگران بيمى به خود راه دهيد. و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مدينه نازل شده.

" يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ".

گفتار در معناى تسبيح و معناى ملك و حمد و قدرت، و نيز اينكه مراد از آنچه در آسمانها و زمين است شامل خود آسمان‏ها و زمين نيز مى‏شود، در سوره جمعه گذشت.

اطلاق در جمله" لَهُ الْمُلْكُ" بر اطلاق ملك خدا، و عدم محدوديت آن به هيچ حد و قيدى و هيچ شرطى دلالت دارد پس هيچ حكم نافذى غير حكم او نيست، و او هيچ حكمى ندارد مگر آنكه طبق اراده‏اش نافذ است.

و همچنين اطلاق در جمله" وَ لَهُ الْحَمْدُ" مى‏فهماند كه تمامى حمدهايى كه از هر حامدى سر مى‏زند به او برمى‏گردد، براى اينكه حمد عبارت است از ثناى در برابر عمل نيكى كه به اختيار از كسى سر زده باشد، و وقتى خلائق همه از خداست، و امر و تدبير خلائق هم از او است، پس هيچ ذاتى جميل و صفتى جميل و عملى جميل از هيچ محمودى سرنمى‏زند، مگر آنكه از خدا سرزده است، همه آفرين و مرحبا و متشكرم‏ها نيز ثناى خدا است.

و همچنين جمله" وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ" كه آن نيز كليت دارد، بر عموميت متعلق قدرت او دلالت مى‏كند، و مى‏فهماند قدرت او محدود به هيچ حد، و مقيد به هيچ قيد و شرطى نيست.

و وقتى آيات همانطور كه اشاره كرديم در مقام اثبات معاد است قهرا آيه مورد بحث به منزله مقدمه اول براى اثبات معاد مى‏شود، و مى‏فهماند خداى عز و جل منزه از هر نقصى و هر نقطه ضعفى در ذات و صفات و افعالش است، او مالك حكم بر هر چيز و تصرف در آن است، هر طور كه بخواهد و اراده كند، و معلوم است كه به جز جميل اراده نمى‏كند، و قدرت‏
او هر چيزى را فرا گرفته، پس او مى‏تواند در خلقش تصرف نموده و دوباره زنده‏اش سازد، همانطور كه در آغاز تصرف كرد و ايجادش نمود، پس او مى‏تواند مردگان را مبعوث كند، هر طورى كه اراده‏اش تعلق گرفته باشد، كه البته جز به حكمت تعلق نمى‏گيرد.

/ 676