ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و در آيه مورد بحث منظور از" الَّذِينَ كَفَرُوا" عموم بتپرستان است كه يك دسته آنان معاصر رسول خدا (ص) بودند، و از آن ميان نيز جمعى در مكه و اطراف آن زندگى مىكردند. ولى بعضى «1» از مفسرين گفتهاند:منظور تنها مشركين اهل مكه است.و در جمله" قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ" به رسول خدا (ص) دستور فرموده از پندار مشركين پاسخ دهد، و در جواب اينكه پنداشتند" أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا" بفرمايد" بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ- به پروردگارم سوگند كه به طور يقين مبعوث خواهيد شد" و در اين جمله مطلب به چند وسيله تاكيد شده، يكى كلمه" بلى" يكى سوگند" ربى" يكى لام تاكيد، و چهارم نون تاكيد ثقيله.و كلمه" ثم" در جمله" ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ" تراخى و بعديت را مىرساند، البته بعديت بر حسب رتبه كلام، و در اين جمله اشارهاى هم به غرض بعث شده، و آن غرض رسيدگى به حساب خلق است، و معناى جمله" وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ" اين است كه مبعوث كردن مردم و خبر اعمالشان را به ايشان دادن، براى خداى تعالى آسان است، و هيچ دشوارى ندارد، و اين رد اعتقاد مشركين است كه مساله بعث را محال دانسته مىگفتند:ممكن نيست خداى تعالى چنين كارى بكند، و دليلى به جز استبعاد نداشتند. و در جاى ديگر قرآن از اين آسانى بعث به مثل" وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ" «2» تعبير آورده، فرموده:او كسى است كه خلق را بدون سابقه و از هيچ بيافريد، و سپس دوباره او را برمىگرداند، و برگرداندنش بر او آسانتر است.و دليل بر اينكه معاد براى خداى تعالى دشوارى ندارد، همان اسماء و صفاتى است كه در صدر آيات نام برد، يعنى خلق، ملك، علم، محموديت، و منزه بودن، كه جامع همه آن اسماء و صفات كلمه" اللَّه" است، كه معنايش دارنده تمامى صفات كمال است.