ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
از اينجا روشن مىشود كه چرا در جمله مورد بحث نفرمود" و ذلك عليه يسير"، و چرا
نام جلاله را آورد؟ خواست تا به علت حكم اشاره كرده باشد، و فرموده باشد اگر گفتيم:معاد براى خدا آسان است، براى اين بود كه او اللَّه است، پس جمله مورد بحث يك حجت برهانى است، نه صرف ادعا.مفسرين گفتهاند:آيه مورد بحث سومين آيهاى است كه پيغمبر گراميش را براى وقوع معاد وادار به سوگند به پروردگار خود كرده، يكى ديگر از آن موارد آيه زير است كه مىفرمايد:" وَ يَسْتَنْبِئُونَكَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي" «1» و يكى ديگرش اين است كه مىفرمايد:" وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ" «2»، و سومى آنها آيه مورد بحث ما است." فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ" اين جمله نتيجهگيرى از مضمون آيه قبلى است، به دليل اينكه حرف" فاء" در اولش آمده، مىفرمايد:وقتى مسلم شد كه شما به طور يقين مبعوث خواهيد شد، و شما را به ريز و درشت آنچه كردهايد خبر خواهند داد، پس واجب است بر شما كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد و نيز به آن نورى كه بر رسولش نازل كرده كه همان قرآن باشد كه با نور ساطع خود شما را به سوى صراط مستقيم هدايت نموده و شرايع دين را بيان مىكند، ايمان بياوريد.در جمله" وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا"، التفاتى از غيبت" فَآمِنُوا بِاللَّهِ" به تكلم با غير" أنزلنا" بكار رفته، و شايد نكته اين التفات تكميل حجت باشد، و بخواهد حجت قبلى را از راه شهادت كه بهتر عذر را قطع مىكند تكميل نمايد، چون خيلى فرق هست بين اينكه بگوييم" و النور الذى انزل" كه يك جمله خبرى است، و اينكه بفرمايد:" وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا" كه ديگر جمله خبرى نيست بلكه شهادتى است از خداى تعالى بر اينكه قرآن كتابى است آسمانى و نازل از ناحيه او، و معلوم است كه شهادت تاكيدش از صرف خبر بيشتر است.ممكن است در اينجا بپرسى كه:چه فايدهاى در اين شهادت است با اينكه مشركين منكر اين هستند كه قرآن كلام خداى تعالى است و از ناحيه او نازل شده و اگر كفار اين معنا را قبول داشتند همان حجت گذشته براى اثبات معاد كافى بود، و احتياجى به اين التفات نداشت؟