پرسيدند: يا رسول اللَّه آيا پروردگار خود را ديدهاى؟ فرمود:با چشم خود نديدم، ولى با فؤادم دو بار ديدم، آن گاه اين آيه را تلاوت كرد:" ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى" «1».
مؤلف
اين معنا را نسايى هم از ابو ذر- به طورى كه در الدر المنثور آمده- نقل كرده، و عبارتش چنين است:" رسول خدا (ص) پروردگار خود را با قلب خود ديد نه با چشم خود" «2».و از صحيح مسلم و ترمذى و ابن مردويه، از ابو ذر روايت كرده كه گفت:من از رسول خدا (ص) پرسيدم:آيا پروردگار خود را ديدهاى؟ فرمود:" نورانى مىبينم او را" «3».مؤلف
كلمه" نورانى" منسوب به نور است كه بر طبق قاعده بايد بشود" نورى" ولى بر خلاف قاعده و قياس" نورانى" مىگويند، مانند جسمانى كه منسوب به جسم است.بعضىها عبارت مذكور را به صورت" نور انى أراه"- با تنوين و كسره همزه و تشديد نون و سپس ياى متكلم- خواندهاند، يعنى نورى كه من آن را مىبينم، ولى ظاهرا عبارت روايت دست خورده شده باشد، هر چند كه روايتى ديگر كه ذيلا نقل مىكنيم آن را تاييد كند، و آن روايت اين است كه:مسلم در صحيح خود، و ابن مردويه از ابو ذر نقل كردهاند كه از رسول خدا (ص) پرسيده:آيا پروردگارت را ديدهاى؟ فرمود:نورى را ديدم «4».چون به هر تقدير ظاهر روايت قابل قبول نيست، مگر اينكه بگوييم مراد از رؤيت، رؤيت قلب است، در نتيجه نه رؤيت، رؤيت حسى است و نه نور، نور حسى است.و در كافى به سند خود از صفوان بن يحيى روايت كرده كه گفت:ابو قره محدث از من خواهش كرد او را نزد ابى الحسن رضا (ع) ببرم، من از آن جناب براى وى اجازه ملاقات خواستم، آن حضرت اجازه دادند، ابو قره بر آن حضرت وارد شد و مسائلى از حلال و حرام در احكام از او پرسيد تا رسيد به اينجا كه ابو قره گفت:خداى تعالى فرموده:" وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى" اين چه معنا دارد؟ حضرت ابو الحسن (ع) پاسخ دادند كه بعد از اين آيه، آيهاى ديگر هست كه مىفهماند آن جناب چه ديده، و آن آيه" ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى" است، مىفرمايد:فؤاد محمد آنچه را كه چشمهايش ديد و زبانش از آنچه ديد خبر داد تكذيب نكرد، و
اما اينكه چه ديده؟
(1 و 2 و 3) الدر المنثور، ج 6، ص 125.(4) الدر المنثور، ج 6، ص 125.