ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و منظور از اين دستور نگه دارى زن است، چون زن در اين مدت حق نفقه و سكنى را دارد، و همسرش بايد مخارجش را بدهد، و نمى‏تواند از خانه بيرونش كند، البته حقى هم شوهر به او دارد، و آن اين است كه مى‏تواند به طلاق خود رجوع نموده، زندگى با او را از سر گيرد.

" وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ"- ظاهر سياق اين است كه جمله" بيرونشان نكنيد"، بدل باشد از جمله" از خدا پروردگارتان بترسيد" و خاصيت اين بدل آوردن تاكيد نهى در جمله" بيرونشان نكنيد" است، و منظور از" من بيوتهن- از خانه‏هايشان" همان خانه‏هايى است كه زنان قبل از طلاق در آن سكنى داشتند، و به همين جهت فرموده:

" خانه‏هايشان" با اينكه خانه مال شوهر است.

و جمله" وَ لا يَخْرُجْنَ" نهى از بيرون رفتن خود زنان از خانه است، هم چنان كه جمله قبلى نهى شوهران بود از بيرون كردن آنان.

" إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ"- يعنى مگر آنكه گناهى ظاهر و فاش از قبيل زنا و يا ناسزا و يا اذيت اهل خانه مرتكب شوند، هم چنان كه در روايات وارده از ائمه اهل بيت (ع) وارد شده كه" فاحشه" عبارت از گناهان مذكور است.

" وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ"- يعنى هر كس از احكامى كه براى طلاق ذكر شده كه حدود خدا است تجاوز كند، چنين و چنان مى‏شود، آرى تمامى احكام الهى حدود اعمال بندگان است، و كسى كه از آن احكام تجاوز كند در حقيقت از حدود خدا تجاوز كرده و آن را رعايت ننموده، و كسى كه چنين كند يعنى نافرمانى پروردگار خود كند، به خود ستم كرده است.

" لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً"- يعنى تو نمى‏دانى، چه بسا خداى تعالى بعد از اين امرى پديد آورد، يعنى امرى كه وضع اين زن و شوهر را عوض كند، و رأى شوهر در طلاق همسرش عوض شده، به آشتى با وى متمايل گردد، چون زمام دلها به دست خداست، ممكن است محبت همسرش در دلش پيدا شود، و به زندگى قبلى خود برگردد.

" فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ... وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ" مراد از" بلوغ أجل زنان" اين است كه به آخر زمان عده نزديك و مشرف شوند، نه اينكه به كلى عده‏شان سر آيد، چون اگر عده سر بيايد ديگر جمله" فامسكوهن" معنا نخواهد داشت، زيرا منظور از اين جمله همان رجوع است كه بعد از عده ديگر رجوعى نيست و منظور از جمله" فارقوهن" اين است كه در اين چند روزه آخر عده رجوع نكند، تا عده سر آيد و جدايى به‏
كلى حاصل گردد.

/ 676