ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و بعضى «1» گفتهاند:معنايش اين است كه امور دنيا و آخرت را برايش آسان نموده، يا فرجى دنيايى برايش مىفرستد، و يا عوضى آخرتى به او مىدهد." ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ ..."يعنى آنچه خداى تعالى در آيات قبلى بيان كرد احكامى است كه او به سوى شما نازل كرد، و در اينكه فرمود:" وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً" دلالتى هست بر اينكه پيروى اوامر خدا خود مرحلهاى است از تقوى، مانند اجتناب از محرمات كه آن هم مرحلهاى ديگر از تقوى است، و شايد اين دلالت براى آن باشد كه امتثال اوامر هم ملازم با اجتناب از حرام است، و آن حرام عبارت است از ترك امتثال.و معناى" تكفير سيئات" پوشاندن آن به وسيله مغفرت است، و مراد از" سيئات" گناهان صغيره است، در نتيجه تقوى تنها براى گناهان كبيره باقى مىماند، و مجموع جمله" وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً" در معناى آيه شريفه زير مىباشد كه فرموده:" إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيماً" «2»، و از اين دو آيه شريفه بر مىآيد كه مراد معصوم (ع) هم كه در تعريف تقوى فرمود:" عبارت است از ورع از محارم خدا" همان گناهان كبيره است.و نيز بر مىآيد كه مخالفت با احكامى كه خداى تعالى در باره طلاق و عده نازل فرموده از گناهان كبيره است چون تقوايى كه در آيه شريفه ذكر شده مشتمل بر مسائل مذكور نيز مىشود، و ممكن نيست كه مسائل خود آيه را شامل نگردد، پس مخالفت مذكور جزو سيئات قابل تكفير نيست، و گرنه نظم و معناى آيه مختل مىشود." أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ ..."راغب در مفردات مىگويد:كلمه" من وجدكم" به معناى تمكن و مقدار توانگريتان است، چون غنى را" و جدان" و" جدة" مىخوانند، و بعضى قرائت كلمه" وجد" را هم به فتحه واو حكايت كردهاند هم به ضمه و هم به كسره «3».