ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه" لَقَدْ رَأى‏ مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى‏- از آيات كبراى پروردگارش بديد" پاسخ مى‏دهد، و معلوم مى‏شود كه منظور از جمله" ما رأى" آيات پروردگار است، و آيات پروردگار غير خود اوست «1».

مؤلف

على الظاهر منظور امام اين بوده كه ابو قره را ساكت كرده باشد، چون در آغاز قبول مى‏كند كه منظور از اين ديدن، ديدن حسى است، آن گاه اين چنين ساكتش مى‏كند كه منظور از آن، ديدن آيات خدا است، و آيات خدا غير خدا است، و بنا بر اين ديگر نبايد به روايت اشكال كرد كه چرا فرموده آيات خدا غير خدا است، با اينكه ديدن آيات خدا بدان جهت كه آيات او است در حقيقت ديدن خود او است، زيرا همانطور كه گفتيم و در عده‏اى از روايات هم آمده بود ديدن خدا مربوط به قلب است، و ديدن آياتش مربوط به چشم.

و صاحب تفسير قمى مى‏گويد:

پدرم از ابن ابى عمير از هشام از امام صادق (ع) برايم حديث كرد كه فرمود:

رسول خدا (ص) فرموده:

من (در شب معراج) به سدرة المنتهى رسيدم، و ديدم كه هر يك برگش سايه بر امتى از امت‏ها دارد، آنجا بود كه نسبت به مقام پروردگارم مانند فاصله دو قوس يا كمتر قرار گرفتم «2».

و در الدر المنثور است كه احمد و ابن جرير از انس روايت كرده‏اند كه گفت:

رسول خدا (ص) فرمود:

به سدرة المنتهى رسيدم، ديدم كه بارش مانند ملخ درشت و پر پشت و برگهايش چون گوش فيل است، همين كه جلوه‏اى از امر خدا آن را پوشاند بصورت ياقوت و زمرد و مثل آن در آمد «3».

و در تفسير قمى به سند خود از اسماعيل جعفى از امام ابى جعفر (ع) روايت كرده كه در ضمن حديثى طولانى فرمود:

و چون آن جناب را به سدرة المنتهى رساندند جبرئيل ديگر همراهيش نكرد، رسول خدا (ص) فرمود:

آيا در چنين مقامى مرا تنها مى‏گذارى؟

گفت:

تو هم چنان پيش برو، به خدا سوگند تو به حدى پيش رفته‏اى كه احدى از خلق خدا كه قبل از تو بودند، به اين حد پيش نرفتند، در آنجا بود كه نورى از ناحيه پروردگارم ديدم، و سبحه بين من و او حائل گرديد.

راوى مى‏گويد:

عرضه داشتم:

فدايت شوم" سبحه" چيست؟ حضرت روى خود را به طرف زمين خم كرد با دست به آسمان اشاره نموده سه مرتبه فرمود:

جلال پروردگارم، جلال‏

(1) اصول كافى، ج 1، ص 95، ح 2.

(2) تفسير قمى، ج 2، ص 11.

(3) الدر المنثور، ج 6، ص 125.

/ 676