ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
مروان نزد فاطمه فرستاد، و جريان او را پرسش نمود، فاطمه جريان را براى مروان شرح داد، مروان گفت:من تا كنون چنين چيزى نشنيدهام، مگر از يك زن، و ما با اين حرفها حاضر نيستيم ناموس خود را رها كنيم، اين مطلبى است كه هيچ يك از مردم حاضر به آن نيستند، و خلاصه تو بايد هم چنان در خانه شوهرت بمانى، فاطمه گفت:حاكم بين من و شما كتاب خداست، و خداى تعالى فرموده:" وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ"، تا رسيد به اينجا كه مىفرمايد:" لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً"، آن گاه فاطمه گفت:اين حكم براى زنانى است كه ممكن است شوهرانشان در ايام عده پشيمان شده، دو باره به زنان خود برگشته، بخواهند با آنان زندگى كنند، و اين بار سوم است كه همسر من مرا طلاق داده، ديگر منتظرى چه حادثهاى حادث شود چطور وقتى سخن از نفقه مىشود مىگوييد:چون حامله نيست نفقه نمىبرد، و وقتى سخن از آزادى مىشود مىگوييد:نه بايد در خانه حبس باشد، براى چه حبسش مىكنيد.حكم خدا اين است كه وقتى كسى بخواهد همسر خود را طلاق دهد، او را زير نظر بگيرد، تا حيض شود، و از حيض پاك گردد، آن گاه يك بار طلاق دهد، در صورتى كه حيض مىبيند سه بار بايد حيض ببيند، و اگر حيض نمىبيند عدهاش سه ماه است، و اگر حامله باشد عدهاش وضع حمل او است، و اگر شوهر در ايام عده خواست رجوع كند مىتواند رجوع كند، و دو شاهد هم بر رجوع خود بگيرد، هم چنان كه خداى تعالى فرمود:" وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ"، و اين دو شاهد را هم در هنگام طلاق دادن بگيرد، و هم هنگام رجوع كردن.حال اگر در ايام عده رجوع كرد كه همسر او است، و شوهرش دو بار ديگر مىتواند او را طلاق دهد، و اگر رجوع نكرد، تا عدهاش سر آمد، ديگر نمىتواند رجوع كند، بلكه با همان يك طلاق رابطهاش به كلى قطع شده، و زن اختيار خود را دارد كه با چه كسى ازدواج بكند، با شوهر سابقش و يا با غير او «1».