ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در الدر المنثور است كه ابن منذر و ابن ابى حاتم و طبرانى و ابن مردويه، به سندى صحيح از ابن عباس روايت كرده‏اند كه گفت:

رسول خدا (ص) هر وقت به خانه همسرش سوده مى‏رفت، در آنجا شربتى از عسل مى‏نوشيد، روزى از منزل سوده در آمد و به خانه عايشه رفت، عايشه گفت:

من از تو بويى مى‏شنوم، از آنجا به خانه حفصه رفت، او هم گفت من از تو بويى مى‏شنوم. حضرت فرمود:

به گمانم بوى شربتى باشد كه من در خانه سوده نوشيدم، و و اللَّه ديگر نمى‏نوشم، خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ..." «1».

مؤلف

اين حديث به طرق مختلف و الفاظى مختلف نقل شده، ليكن به روشنى با آيات مورد بحث كه همه در يك سياق قرار دارند تطبيق نمى‏شود.

و نيز در آن كتاب است كه ابن سعد و ابن مردويه، از ابن عباس روايت كرده‏اند كه گفت:

عايشه و حفصه خيلى به هم علاقمند بودند و با هم مى‏جوشيدند، روزى حفصه به خانه پدرش عمر رفت، و با پدر گرم گفتگو شد، رسول خدا (ص) وقتى خانه را از حفصه خالى ديد، فرستاد كنيزش بيايد، و با كنيزش در خانه حفصه بود، و اتفاقا آن روز روزى بود كه بايد رسول خدا (ص) به خانه عايشه مى‏رفت، عايشه آن جناب را با كنيزش در خانه حفصه يافت، منتظر شد تا بيرون بيايد، و سخت دچار غيرت شده بود، رسول خدا (ص) كنيزش را بيرون كرد، و حفصه وارد خانه شد و گفت:

من فهميدم كه چه كسى با تو بود، به خدا سوگند تو با من بدى مى‏كنى. رسول خدا (ص) فرمود. به خدا سوگند راضيت مى‏كنم، و من نزد تو سرى مى‏سپارم آن را حفظ كن. پرسيد آن سر چيست؟

فرمود:
آن اين است كه به خاطر رضايت تو اين كنيزم بر من حرام باشد و تو شاهد آن باش. حفصه چون اين را شنيد نزد عايشه رفت و سر رسول خدا (ص) را نزد او فاش ساخت، و مژده‏اش داد كه رسول خدا (ص) كنيز خود را بر خود حرام كرد، همين كه حفصه اين عمل خلاف را انجام داد، خداى تعالى پيامبر گراميش را بر آن واقف ساخت، و در آخر فرمود:

" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ" «2».

مؤلف

اين روايت هم آن طور كه بايد به روشنى با آيات مورد بحث و مخصوصا با جمله" عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ" نمى‏سازد، زيرا ظاهر اين عبارت اين است كه خداى تعالى بعضى از خلافكاريهاى آن دو زن را بيان كرد، و همه را بيان نكرد، و ظاهر عبارت‏
" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ" اين است كه همه آن اسرار را براى رسول خدا (ص) فاش ساخت، و به آن جناب عتاب كرد كه چرا چيزى را كه پروردگارت برايت حلال كرده بر خود حرام مى‏كنى.

(1 و 2) الدر المنثور، ج 6، ص 239.

/ 676