ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمود:
منظور اين است‏
كه كدام يك از شما عقل بهترى داريد. آن گاه فرمود:

عقل آن كس از شما كاملتر است كه خوفش از خدا بيشتر باشد، و بهتر در اوامر و نواهى او نظر كند، هر چند كه عمل مستحبى او كمتر باشد. «1»

و نيز در همان كتاب از ابن عمر نقل كرده كه گفت:

رسول خدا (ص) آيه" تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ ... أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا" را تلاوت كرد، و در معناى جمله آخر فرمود:

يعنى كدامتان از حرامهاى خدا بيشتر مى‏پرهيزد، و واجبات خدا را سريع‏تر انجام مى‏دهد «2».

و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه" الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً" آمده كه يعنى روى هم قرار گرفته‏اند «3».

و در همان كتاب در باره جمله" من تفاوت" فرموده:

يعنى از فساد «4».

و نيز در همان كتاب در ذيل جمله" ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ" آمده كه:

در ملكوت آسمانها و زمين نظر بيفكن «5».

و در همان كتاب در باره جمله" بمصابيح" آمده كه:

يعنى به ستارگان «6».

و در همان كتاب در باره جمله" سَمِعُوا لَها شَهِيقاً" آمده:

يعنى صداى افتادن در آتش را مى‏شنوند «7».

و در همان كتاب در رابطه با جمله" تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ" آمده:

يعنى غيظ بر دشمنان خدا «8».

و در همان كتاب در باره جمله" وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ" آمده كه فرمود:

منظور اين نيست كه گوشها نشنيدند، و فهم‏ها درك نكردند، نه، هم شنيدند و هم درك كردند، ولى اطاعت نكردند و نپذيرفتند، دليل بر اينكه هم شنيدند و هم فهميدند اين است كه مى‏فرمايد:

" فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ" «9».

مؤلف

معنى اين آيه دلالت دارد بر اينكه منظور از نشنيدن و تعقل نكردن همان اطاعت نكردن و نپذيرفتن بعد از شنيدن و فهميدن است، و خداى تعالى همين جمله" اگر مى‏شنيديم و مى‏فهميديم" را اعتراف به گناه خواند، و معلوم است كه وقتى عملى گناه مى‏شود كه فاعلش به بدى آن عمل علم داشته باشد، يا علم سمعى يعنى دليل نقلى، و يا علم عقلى يعنى دليل عقلى.

(1 و 2) مجمع البيان، ج 10، ص 322.

(3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9) تفسير قمى، ج 2، ص 378.

/ 676