ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و كلمه" صارمين" از ماده" صرم" است كه به معناى چيدن ميوه از درخت است، و مراد از اين كلمه در آيه، خود چيدن نيست بلكه اراده چيدن است. و جمله" فتنادوا مصبحين" به معناى اين است كه چون داخل صبح شدند يكديگر را به قصد رفتن به باغ و چيدن ميوه صدا كردند.

و كلمه" حرث" به معناى زرع، و نيز به معناى درخت است. و كلمه" خفت" كه مصدر" تخافت" باب تفاعل آن است، به معناى كتمان و پنهان كردن چيزى است، و كلمه" حرد" به معناى منع و كلمه" قادرين" از ماده" قدر" است كه به معناى تقدير و اندازه‏گيرى است.

و معناى آيه اين است كه" فتنادوا" يكديگر را صدا زدند،" مصبحين" در حالى كه داشتند داخل صبح مى‏شدند" أَنِ اغْدُوا عَلى‏ حَرْثِكُمْ"- اين جمله نداى طرفينى را معنا مى‏كند، و مى‏فهماند كه در ندا چه مى‏گفتند؟- مى‏گفتند:

صبح شد برخيزيد به سوى باغ خود روان شويد، و بنا بر اين كلمه" اغدوا" كه صيغه امر و به معناى صبح زود به طرف كار و كسب رفتن است، متضمن معناى" اقبلوا- روى آوريد" نيز هست، و به همين جهت بود كه با حرف" على" متعدى شده، و گرنه با حرف" الى" متعدى مى‏شد- هم چنان كه زمخشرى نيز به اين نكته اشاره كرده است- «1»" إِنْ كُنْتُمْ صارِمِينَ" يعنى اگر قصد و تصميم بر صرم و چيدن ميوه داريد.

" فَانْطَلَقُوا"- يعنى روانه شدند و به سوى باغشان رفتند،" وَ هُمْ يَتَخافَتُونَ" در حالى كه به طور آهسته و مخفيانه با يكديگر مشورت مى‏كردند، و مى‏گفتند:

" أَنْ لا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ"، امروز رفتنتان به باغ را از انظار مخفى بداريد، تا فقرا و مساكين خبردار نشوند، و گرنه آنها هم داخل باغ مى‏شوند، و ناچارتان مى‏كنند سهمى از ميوه‏ها را به آنان اختصاص دهيد،" و غدوا" صبح زود به طرف باغ روان شدند،" على حرد" در حالى كه قرارشان بر اين بود كه مسكينان را منع كنند،" قادرين"، در دلهاى خود چنين فرض و تقدير مى‏كردند كه به زودى ميوه‏ها را خواهند چيد، و حتى يك دانه آن را به مسكينان نخواهند داد.

" فَلَمَّا رَأَوْها قالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ" ولى همين كه باغ را بدان وضع مشاهده كردند، و ديدند كه چون صريم شده، و طائفى‏
از ناحيه خدا دور آن طواف كرده و نابودش ساخته، با خود گفتند" إِنَّا لَضَالُّونَ" ما چه گمراه بوديم، كه به خود وعده داديم ميوه‏ها را مى‏چينيم و يك دانه هم به فقرا نمى‏دهيم.

(1) تفسير كشاف، ج 4، ص 590.

/ 676