ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى «1» اينطور معنا كرده‏اند كه:

نكند راه باغمان را گم كرده‏ايم.

" بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ"- اين جمله اعراض از جمله سابق است، و معنايش اين است كه نه تنها گمراهيم بلكه از رزق هم محروم شديم.

" قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْ لا تُسَبِّحُونَ ... راغِبُونَ"" قالَ أَوْسَطُهُمْ"، آنكه از سايرين ميانه‏روتر و معتدل‏تر بود چون او همواره مردم خود را به حق يادآورى مى‏كرد، هر چند كه در مقام عمل از آنان پيروى مى‏نمود بعضى «2» از مفسرين گفته‏اند:

منظور از اوسط كسى است كه سن و سال متوسطى داشته. ليكن اين حرف درست نيست-" أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ" آيا به شما نگفتم- معلوم مى‏شود قبلا به آنان نصيحت كرده بود، و اگر قرآن كريم آن را نقل نكرده، براى اين بود كه جمله مورد بحث به خواننده مى‏فهمانيد كه چنين نصيحتى قبلا شده بوده، ديگر احتياج به ذكر آن نبود-" لَوْ لا تُسَبِّحُونَ"، چرا تسبيح خدا نمى‏گوييد، و او را از داشتن شريكها منزه نمى‏داريد؟

و چرا بر قدرت خود و ساير اسباب ظاهرى اعتماد مى‏كنيد و سوگند مى‏خوريد، كه حتما فردا ميوه‏ها را مى‏چينيم، و ان شاء اللَّه نمى‏گوييد و خدا را به كلى از دخالت و سببيت و تاثير معزول مى‏كنيد و همه تاثيرها را به خود و ساير اسباب ظاهرى منسوب مى‏كنيد؟ اين همان شرك است، كه شما را از ارتكابش زنهار دادم.

آرى اگر گفته بودند" ليصرمنّها مصبحين الا أن يشاء اللَّه" معنايش اين مى‏شد كه خدا هيچ شريكى ندارد، اگر به چيدن ميوه موفق مى‏شدند به اذن خدا شده بودند، و اگر نمى‏شدند باز به مشيت خدا نشده بودند، پس همه امور به دست خداست، و او را شريكى نيست.

بعضى «3» گفته‏اند:

منظورشان از تسبيح خدا ياد خدا و توبه به درگاه او بوده، چون گناهى از ايشان سر زده بود، و آن اين بود كه نيت كردند مسكينان را از ميوه‏هاى چيده شده محروم سازند، اين وجه بد نيست البته در صورتى كه منظور از استثناء كنار گذاشتن سهمى از ميوه براى فقراء باشد.

(1) مجمع البيان، ج 10، ص 337.(2 و 3) روح المعانى، ج 29، ص 32.

/ 676