ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
بعضى «1» از مفسرين گفتهاند:اينكه در آيه مورد بحث به جاى اكتفاء به ضمير، اسم ظاهر را آورده، و با اينكه مىتوانست بفرمايد:" انه لا يغنى من الحق شيئا" دو باره كلمه" ظن" را آورده براى اين بود كه جمله مذكور به عنوان مثلى آورده شود." فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا" اين جمله بخاطر حرف فاء كه بر سر دارد، تفريع و نتيجهگيرى از پيروى مشركين از ظن و از هواى نفس مىباشد، پس اينكه دستور مىدهد از آنان اعراض كن نتيجه همانست كه مشركين تابع و پيرو حق و علم نبودهاند، و اگر نفرمود:" فاعرض عنهم- از ايشان اعراض كن"، و بجاى آن فرمود:" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا- از كسى كه از ذكر ما رويگردان است اعراض كن" براى اين بوده كه بفهماند علت اين دستور چيست، پس گويا فرموده:اين مشركين علم را رها كرده دنبال ظن را گرفتهاند، و تابع هواى نفس خويشند و اگر چنينند براى اين است كه از ذكر ما رويگردان هستند، و تنها همشان زندگى دنيا است و بس، بنا بر اين، بهرهشان از علم منحصر به مسائل مادى دنيوى است، و چون چنين است تو نيز از آنان اعراض كن، براى اينكه ايشان گمراهند.و مراد از" ذكر" در اين آيه، يا قرآن است كه پيروان حق را به سوى حق صريح هدايت نموده و با حجتهاى قاطع و براهين روشن كه جاى ترديد در آنها نيست به سوى سعادت خانه آخرت كه وراى دنيا است ارشاد مىنمايد.و يا مراد از آن ياد خدا است كه در مقابل غفلت از او به كار مىرود، و از كسى كه از چنين ذكرى رويگردان است نيز بايد اعراض كرد، براى اينكه ياد خدا به نحوى كه لايق به ذات متعاليه او باشد، يعنى ياد خدا به اسماء و صفات خدا، بشر را به سوى حقايقى علمى در باره مبدأ و معاد هدايت مىكند، هدايتى علمى كه باز جاى ترديد باقى نمىگذارد.