ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و معناى اين آيات اين است كه:اگر اين پيامبر كريم كه ما رسالت خود را به دوش او نهاديم، و با قرآن كريم به سوى شما فرستاديم، پارهاى اقوال را از پيش خود بتراشد و به ما نسبتش دهد،" لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ" ما او را مانند مجرمين دست بسته مىكنيم، و يا ما دست راست او را قطع مىكنيم، و يا با دست خود كه همان قدرت ما است او را گرفته انتقام از او
مىستانيم. كه اين احتمال اخير در روايت قمى هم آمده «1». " ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ" و سپس او را به جرم اينكه دروغ به ما بسته مىكشيم،" فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ"، آن وقت هيچ كس از شما نيست كه بتواند او را از ما پنهان كند، و ما را از انتقام گيرى از وى مانع شود، و در نتيجه از عقوبت و اهلاك ما برهاند.اين آيات تهديدى است به پيامبر بر فرضى كه آن جناب سخنى را كه از خدا نيست به خدا نسبت دهد، و چگونه ممكن است اين فرض تحقق يابد، با اينكه او فرستادهاى است از ناحيه خدا، و خداى تعالى او را به نبوت گرامى داشته و به رسالت خود برگزيده؟! پس آيات مورد بحث در معناى آيه زير است كه مىفرمايد:" وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنا نَصِيراً" «2»، و نيز در معناى آيه زير كه بعد از ذكر نعمتهاى بزرگى كه به انبيايش داده مىفرمايد:" وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ" «3».پس ديگر ايراد نشود كه مقتضاى آيات اين است كه هر كس به دروغ ادعاى نبوت كند و سخنانى به خدا نسبت دهد خدا او را هلاك مىكند، و در دنيا به شديدترين عقاب گرفتار مىسازد، و اين با آنچه در خارج مىبينيم منافات دارد، زيرا چه بسيار كسانى كه به دروغ ادعاى نبوت كردند، و به چنين عقابى هم مبتلا نشدند.نادرستى اين ايراد بدين جهت است كه تهديد در آيه مورد بحث متوجه شخص رسول صادق است، چنين رسولى كه در ادعاى رسالتش صادق است، اگر چيزى به دروغ به خدا نسبت دهد خدا با او چنين معاملهاى مىكند، نه تهديد به مطلق مدعيان نبوت، و مفتريان بر خدا در ادعاى نبوت و در خبر دادن از ناحيه خداى تعالى.