ترجمه تفسیر المیزان جلد 19
لطفا منتظر باشید ...
و معناى آيه اين است كه:قراى قوم لوط (مؤتفكة) را به اين وسيله به زمين كوبيد و ساقط كرد، كه سرزمينشان را زير و رو نموده دستخوش خسف نمود،" فَغَشَّاها ما غَشَّى" در نتيجه عذاب خدا شاملش شد و احاطهاش كرد، آن مقدار كه شاملش شد و احاطهاش كرد.احتمال هم دادهاند كه مراد از" مؤتفكة" اعم از قراى قوم لوط و تمامى قريههايى باشد كه سكنه آنها در تاريخ بشريت دچار عذاب شده و منقرض شدند، و خرابههاى آن قريهها و علامتهايى از آنها بجاى مانده." فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارى" كلمه" آلاء" جمع" الى" به معناى نعمت است و كلمه" تمارى" به معناى تشكك و خود را به طور مصنوعى مردد جلوه دادن است، و جمله متفرع بر ما قبل است كه افعالى را به خداى تعالى نسبت مىداد.و معناى آن اين است كه:وقتى خداى تعالى همان كسى باشد كه اين نظام بديع را پديد آورده و اين عالم را ايجاد كرده، و تدبير نموده، در انسانها خنده و گريه و مرگ و حيات و هلاكت قرار داده. ديگر به كداميك از نعمتهاى پروردگارت خود را مردد جلوه مىدهى، و در كدامش شك مىكنى؟و اگر مساله هلاكت و گرياندن امتهاى طاغيه را هم نعمت خوانده، با اينكه على الظاهر اينها نقمت و ناگوارى است، براى اين بوده كه هر چند براى طاغيان نقمت است ولى از آنجايى كه در پديد آمدن نظام اتم و عمومى كه در عالم جريان دارد، نظامى كه امور را به سوى استكمال خلق و رجوع كل به سوى خدا راه مىاندازد، دخالت دارد، نعمت است.و خطاب در آيه به همان كسى است كه اعراض كرد، و اندكى انفاق نموده سپس از ادامه انفاق خوددارى نمود، ممكن هم هست خطاب به رسول خدا (ص) از باب" پسرم به تو مىگويم همسايه تو بشنو" بوده باشد، و به هر حال استفهام در اين جمله استفهام انكارى است." هذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولى" بعضى «1» از مفسرين گفتهاند:كلمه" نذير" هم مىتواند مصدر و به معناى انذار باشد،
و هم وصف و به معناى انذار كننده باشد، و در هر دو معنا به صورت" نذر"- به دو ضمه- جمع بسته مىشود، و اشاره با كلمه" هذا" يا به قرآن است و يا به رسول خدا (ص).