ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و حتى باعث اين هم نمى‏شد كه تمامى اهل مكه را هلاك كند، چون در ميان آنان جمعى از مسلمين بودند، و به همين جهت ديديم كه در صلح حديبيه خداى تعالى مقابله مسلمانان با مشركين را به صلح انجام داد، و وقتى مسلمانان از اينكه نتوانستند داخل مكه شوند
ناراحت شدند، فرمود:

" وَ لَوْ لا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً" «1».

علاوه بر اين اين فرض هم صحيح نبود كه خداى تعالى تنها كفار مكه را هلاك نموده مؤمنين ايشان را نجات دهد، چون جمع بسيارى از همان كفار نيز در فاصله پنج سال قبل از هجرت و هشت سال بعد از هجرت و تمامى آنان در فتح مكه مسلمان شدند، هر چند كه اسلام بسيارى از آنها ظاهرى بود، زيرا دين مبين اسلام در مسلمانى اشخاص به اقرار به شهادتين هر چند به ظاهر باشد اكتفاء مى‏كند.

از اين هم كه بگذريم عموم اهل مكه و حوالى آن اهل عناد و لجاج نبودند، و تنها صناديد و بزرگان ايشان عناد داشتند، و رسول خدا (ص) را استهزاء مى‏كردند و مسلمانان را شكنجه مى‏دادند و عليه رسول خدا (ص) اقتراح (پيشنهاد) معجزه مى‏دادند. و منظور از آيه" إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ" «2» همين طبقه بوده است و خداى تعالى همين لجبازان را كه اقتراح معجزه مى‏كردند در چند جا از كلام خود تهديد كرد به محروميت از ايمان و به هلاكت، و به همين تهديد خود وفا هم نمود، هيچ يك از آنان ايمان نياوردند، و در واقعه جنگ بدر هلاكشان كرد،" وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا" «3».

و اما اينكه صاحب اشكال تمسك كرد به آيه 59 از سوره اسرى براى اينكه خداى تعالى مطلقا معجزه نمى‏فرستد. در پاسخش مى‏گوييم آيه شريفه همان طور كه خود او نيز اقرار كرد شامل آن معجزات كه رسالت يك پيامبر را تاييد مى‏كند نمى‏شود، مانند قرآن براى تاييد رسالت رسول اسلام، و نيز شامل آياتى كه جنبه لطف دارد نمى‏شود از قبيل خوارق عاداتى كه از آن جناب سر مى‏زد، از غيب خبر مى‏داد و بيمارانى كه به دعايش شفا مى‏يافتند و (صدها) مانند آن.

(1) اگر مردان و زنانى مؤمن ناشناخته در ميان اهل مكه نبودند و جنگ شما باعث مى‏شد آنان را ندانسته به قتل برسانيد و گرفتار بيامد سوء آن شويد، و خدا مى‏خواست هر كه را بخواهد داخل رحمت خود كند، و نيز اگر آن مؤمنين جداى از كفار بودند، هر آينه كفار ايشان را عذابى دردناك مى‏كرديم. سوره فتح، آيه 25.

(2) آنان كه كافر شدند چه انذارشان بكنى و چه نكنى ايمان نخواهند آورد. سوره بقره، آيه 6.

(3) و كلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسيد. سوره انعام، آيه 115.

/ 676