ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و در توحيد به سند خود از بى بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه" رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا" فرمود: اين شقاوت هم اثر اعمال خود آنان است «1».

و در علل به سند خود از مسعدة بن زياد روايت كرده كه گفت: مردى به جعفر بن محمد (ع) گفت: يا ابا عبد اللَّه آيا ما براى امرى عجيب خلق شديم؟ پرسيد خدا خيرت دهد چطور؟ گفت: آخر ما براى فنا خلق شده‏ايم. فرمود: ساكت باش، اى برادر زاده، ما براى بقاء خلق شده‏ايم، چگونه فانى مى‏شويم با اينكه بهشت و جهنم فنا ندارند، نه بهشت از بين مى‏رود، و نه آتش دوزخ فرو مى‏نشيند؟ نه، و ليكن ما در مردن از خانه‏اى به خانه‏اى ديگر منتقل مى‏شويم «2».

و در تفسير قمى در ذيل آيه" قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ ... فَسْئَلِ الْعادِّينَ" روايت آمده كه فرمودند: يعنى از ملائكه‏اى كه ايام را عليه ما مى‏شمارند و ساعتهاى ما را مى‏نويسند و اعمال ما را از نيك و بد ضبط مى‏كنند، بپرس «3».

و در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم از ايفع بن عبد الكلاعى، روايت كرده كه گفت: رسول خدا (ص) فرمود: خداوند وقتى اهل بهشت را وارد بهشت، و اهل جهنم را داخل جهنم كرد. به اهل بهشت مى‏فرمايد: چقدر در زمين زندگى كرديد؟

مى‏گويند: روزى يا بعضى از يك روز مى‏فرمايد: در اين مدت كوتاه چه خوب تجارتى كرديد، كه رحمت و رضوان و بهشت مرا كسب نموديد، پس در آن جاودانه بمانيد.

آن گاه به اهل دوزخ خطاب مى‏فرمايد كه: چقدر در دنيا زندگى كرديد؟ مى‏گويند:

روزى يا پاره‏اى از يك روز. مى‏فرمايد: چه بد تجارتى كرديد در يك روز يا كمتر از آن كه در اين مدت كوتاه آتش و غضب مرا كسب نموديد پس در آن جاودانه بمانيد «4».

مؤلف: انطباق مضمون اين حديث با آيه شريفه با آن سياقى كه دارد، و نيز با آن آيات ديگرى كه نظير اين آيه است، روشن نيست، و ما با استمداد از شواهدى پيرامون مدلول آيه بحث كرديم.

(1) توحيد، ص 356، ح 2.

(2) علل الشرائع، ص 11.

(3) تفسير قمى، ج 2، ص 95.

(4) الدر المنثور، ج 5، ص 17.

/ 583