نفى سمع و عقل از كفار و تشبيه آنان به چهار پايان بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا
" أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا" كلمه" ام" به اصطلاح اهل فن، منقطعه است و" حسبان" به معناى ظن و پندار است و ضميرهاى جمع به اعتبار معنا همه به موصولى بر مىگردند كه در آيه قبلى بود و ترديد ميان گوش و عقل از اين نظر است كه وسيله آدمى به سوى سعادت يكى از اين دو طريق است، يا اينكه خودش تعقل كند و حق را تشخيص داده پيرويش نمايد، يا از كسى كه(1) آيا فكر مىكنى چه كسى بعد از خدا مىتواند كسى را كه هواى نفس خويش را معبود گرفته و همان هوى، او را دانسته گمراه كرده و بر گوش و قلبش مهر نهاده و بر چشمش پرده افكنده هدايت كند؟! ... سوره جاثيه، آيه 23.(2 و 3) روح المعانى، ج 19، ص 23.