اعمال بد مانع از انجام اعمال صالحه است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

متخاصم به ميان مى‏آيد، و بدون اينها صحنه پايان نمى‏پذيرد.

بله اگر از اين معنا چشم‏پوشى كنيم، براى ظاهر شدن اعمال آدمى در روز رجوعش به خداى سبحان تنها اذن او كافى است، و به هيچ يك از مطالب مذكور حاجت نيست- دقت فرماييد.

اعمال بد مانع از انجام اعمال صالحه است‏

" بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ" مناسب با سياق آيات اين است كه كلمه" هذا" اشاره به اوصافى باشد كه خداى سبحان در آيات قبل براى مؤمنين آورد كه يكى از آنها مسارعت در خيرات بود. ولى ممكن هم هست بگوييم اشاره به قرآن كريم است، و اين احتمال را جمله بعدى‏اش:" قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ" تاييد مى‏كند.

كلمه" غمرة" به معناى غفلت شديد و يا جهل شديدى است كه صاحبش را فرا گرفته باشد، و جمله" وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذلِكَ" بيان حال كفار است كه در عمل و اوصاف نقطه مقابل مؤمنين هستند، و معنايش به طور كنايه اين است كه:" كفار شاغلى دارند كه ايشان را از خيرات و اعمال صالح باز داشته نمى‏گذارد موفق به آن شوند، و آن شاغل عبارت است از اعمال زشت خبيث.

و حاصل معناى آن اين است كه: كفار نسبت به اين اوصافى كه براى مؤمنين برشمرديم در غفلت شديد- و يا در جهل شديد- هستند و در مقابل، اعمال زشت و خبيثى دارند كه همواره مرتكب مى‏شوند و آن اعمال شاغل و مانع ايشان است از اينكه عمل خير كنند.

" حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ" كلمه" جؤار"- به ضمه جيم- به معناى آواز وحوش از قبيل آهو و امثال آن است، آوازى كه در هنگام فزع در مى‏آورند، و اين تعبير در آيه شريفه كنايه است از اينكه مترفين وقتى گرفتار عذاب مى‏شوند صدا به استغاثه و تضرع بلند مى‏كنند بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند مراد از آن، شيون و جزع است، ولى آيات بعدى معناى اول را تاييد مى‏كند.

و اگر مترفين را متعلق عذاب دانسته، از اين جهت است كه روى سخن در آيات قبل آنجا كه مى‏فرمود:" أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ" با رؤساى قوم بود كه در لذتهاى مادى افراط مى‏كردند، و ديگران تابع ايشان بودند.

(1) مجمع البيان، ج 7، ص 112.

/ 583