بيان اينكه سود نداشتن مال و فرزندان در قيامت نتيجه انحلال اجتماع مدنى و بطلان اسباب اعتبارى در آن روز است‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيان اينكه سود نداشتن مال و فرزندان در قيامت نتيجه انحلال اجتماع مدنى و بطلان اسباب اعتبارى در آن روز است‏

پس اينكه بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند:" گفتار ابراهيم در جمله" يبعثون" تمام مى‏شود و از جمله" يَوْمَ لا يَنْفَعُ" تا پانزده آيه بعد جزء كلام خدا است، صحيح نيست.

در اين جمله سود داشتن مال و فرزندان در روز قيامت بكلى نفى شده، و اين بدان جهت است كه رابطه مال و فرزندان كه در دنيا مناط در يارى و مساعدت طرفينى است، رابطه‏اى است و همى و خيالى، كه تنها در نظام اجتماعى بشر معتبر شمرده مى‏شود و در خارج از ظرف اجتماع مدنى هيچ اثرى ندارد، (مال كه يا كاغذى است به نام اسكناس و يا فلزى است به نام طلا و امثال آن و نيز يك انسان به نام فرزند كه موجودى است مستقل، چه ارتباطى به زندگى من كه نيز انسانى هستم مستقل مى‏تواند داشته باشد؟) و روز قيامت كه روز انكشاف حقايق و جدا شدن آنها از موهومات است و روزى است كه ديگر اسباب و مؤثرات اعتبارى، از سببيت مى‏افتد، مال به ماليتش و فرزند به عنوان فرزنديش، و خويشاوند به عنوان قرابتش نيز از اعتبار مى‏افتد، هم چنان كه قرآن كريم مى‏فرمايد:" وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ" «2» و نيز فرموده:" فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ" «3».

پس مراد از سود نداشتن مال و فرزندان در روز قيامت، اين است كه در قيامت آن طور كه در دنيا و در اجتماع بشرى معتبر بود اعتبار ندارد، آرى در دنيا در مجتمع بشرى مال بهترين سبب و وسيله است براى رسيدن به مقاصد زندگى و همچنين فرزندان بهترين وسيله‏اند براى رسيدن به شوكت و نيرو و غلبه، پس مال و فرزندان، عمده چيزى است كه آدمى در دنيا به آن ركون و اعتماد مى‏كند و دل بدان مى‏بندد، در نتيجه سود نداشتن اين دو در قيامت كنايه مى‏شود از سود نداشتن هيچ سببى از اسباب اعتبارى و قراردادى دنيا، كه در دنيا براى جلب منافع مادى بدان تمسك مى‏شد، از قبيل علم و صنعت و جمال و امثال آنها.

و به عبارت ديگر نفى فايده از مال و فرزندان در آخرت در معناى اين است كه از بطلان اجتماع مدنى و اسباب اعتبارى و روابط قراردادى آن خبر دهد، هم چنان كه در آيه" ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ- چرا يكديگر را يارى نمى‏كنيد آرى ايشان امروز

(1) روح المعانى، ج 19، ص 100.

(2) امروز تك تك نزد ما آمديد، درست همانطور كه در بار اول تك تك خلقتان كرديم و به دنيا قدم نهاديد و آنچه به شما داده بوديم پشت سر نهاديد و آمديد. سوره انعام، آيه 94.

(3) روزى كه در صور دميده شود ديگر انساب و ارتباط خويشاوندى در بينشان نيست و آن روز از احوال يكديگر نمى‏پرسند. سوره مؤمنون، آيه 101.

/ 583