بيان آيات :معنا و مفادى كه آيات:" اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..." متضمن آنست‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تسبيح خويش دانند و خدا داند كه چه مى‏كنند (41).

فرمانروايى آسمانها و زمين مخصوص او است و بازگشت همه به سوى خدا است (42).

مگر ندانى كه خدا ابرى براند و سپس ميان آن پيوستگى دهد و سپس آن را فشرده كند و باران را بينى كه از خلال آن برون شود و از كوه‏هايى كه در آسمان هست تگرگى نازل كند و آن را به هر ديارى كه بخواهد مى‏رساند و از هر ديارى كه بخواهد دور مى‏كند و نزديك باشد كه شعاع برق آن چشم‏ها را بزند (43).

خدا شب و روز را به هم بدل مى‏كند كه در اين براى اهل بصيرت عبرتى هست (44).

خدا همه جنبندگان را از آبى آفريده بعضى از آنها با شكم خويش و بعضى با دو پا و بعضى با چهار پا راه مى‏روند خدا هر چه بخواهد خلق مى‏كند كه خدا به همه چيز توانا است (45).

آيه‏هايى روشن نازل كرده‏ايم و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‏كند (46).

بيان آيات :معنا و مفادى كه آيات:" اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..." متضمن آنست‏

اين آيات متضمن مقايسه مؤمنين به حقيقت ايمان با كفار است، مؤمنين را به داشتن اين امتيازات معرفى مى‏كند كه به وسيله اعمال صالح هدايت يافته، و به نورى از ناحيه پروردگارشان راه يافته‏اند كه ثمره‏اش معرفت خداى سبحان، و سلوك و راه‏يابى به بهترين پاداش، و نيز به فضل خداى تعالى است، در روزى كه پرده از روى دلها و ديده‏هايشان كنار مى‏رود.

به خلاف كفار كه اعمالشان ايشان را جز به سرايى بدون حقيقت راه نمى‏نمايد، و در ظلماتى چند طبقه و بعضى روى بعض قرار دارند، و خدا براى آنان نورى قرار نداده، نور ديگرى هم نيست كه با آن روشن شوند.

اين حقيقت را به اين بيان ارائه داده كه خداى تعالى داراى نورى است عمومى، كه با آن آسمان و زمين نورانى شده، و در نتيجه به وسيله آن نور، در عالم وجود، حقايقى ظهور نموده كه ظاهر نبود. و بايد هم اين چنين باشد، چون ظهور هر چيز اگر به وسيله چيز ديگرى باشد بايد آن وسيله خودش به خودى خود ظاهر باشد، تا ديگران را ظهور دهد، و تنها چيزى كه در عالم به ذات خود ظاهر و براى غير خود مظهر باشد همان نور است.

پس خداى تعالى نورى است كه آسمانها و زمين با اشراق او بر آنها ظهور يافته‏اند، هم چنان كه انوار حسى نيز اين طورند، يعنى خود آنها ظاهرند و با تابيدن به اجسام ظلمانى و

/ 583