" خيرات" در جمله:" أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ ..." اعمال صالحه ناشى از اعتقاد حق است
پس روشن شد كه از نظر اين آيات خيرات عبارت است از اعمال صالح، اما نه هر عمل صالح، بلكه عمل صالحى كه از اعتقاد حق منشا گرفته باشد. خيرات اينها است كه مىبينيم مؤمنين بر سر آن از يكديگر سبقت مىگيرند، نه آنچه نزد كفار از مال و اولاد است، و ايشان آن را خيرات پنداشتهاند، و خيال كردهاند به خاطر احترامى كه نزد خدا دارند خدا در دادن خيرات به ايشان سرعت كرده.در تفسير كبير گفته: در جمله" أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ" دو وجه است:اول اينكه مراد اين باشد كه اينان در اطاعتها رغبت شديد دارند، و به همين جهت براى انجام آن سبقت و مبادرت مىجويند تا فوت نشود و اجرش از چنگشان نرود.دوم اينكه مراد اين باشد كه مؤمنين در پاداشهاى دنيوى سرعت به خرج مىدهند يعنى خداوند به سرعت پاداش دنيايى ايشان را مىدهد، هم چنان كه در آيه ديگر آمده" فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْيا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ" «1» و نيز آمده:" وَ آتَيْناهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيا، وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ" «2».و اگر سرعت را به خود مؤمنين نسبت داده نه به خدا، جهتش اين است كه وقتى خدا به پاداش ايشان سرعت كند، قهرا ايشان هم در رسيدن به آن سرعت كردهاند و اين معنايى كه ما كرديم با آيه شريفه بهتر انطباق دارد، براى اينكه در اين آيه آنچه از كفار نفى شده براى مؤمنين اثبات گرديده است «3».مؤلف: آنچه از كفار در آيه قبلى نفى شده بود، سرعت خدا در خيرات كفار بود، و مىفرمود: خدا اگر به كفار مال و اولاد داده در خيراتشان سرعت نكرده، آنچه در اين آيه اثبات مىشود سرعت كردن مؤمنين است در خيرات و اين توجيهى كه كرده توجيه اين اشكال است كه چرا سرعت را به مؤمنين نسبت داده؟ و حاصلش اين شد كه وقتى خدا در پاداش مؤمنين سرعت كرده باشد قهرا مؤمنين هم در رسيدن به آن سرعت كردهاند.ولى اين اشكال را چه مىكند كه چرا مسارعت مؤمنين در خيرات به جاى مسارعت(1) يعنى خداوند ثواب دنيا و ثواب بهتر آخرت را به ايشان مىدهد. سوره آل عمران، آيه 48.(2) پاداش او را در دنيا داديم، و او در آخرت هر آينه از شايستگان خواهد بود. سوره عنكبوت، آيه 27.(3) تفسير فخر رازى، ج 23، ص 107.