تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدنشان به عذاب الهى‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صالح باشند، قهرا عملشان هم صالح مى‏شود، و چون عمل صالح شد، با نظام عام عالمى موافق مى‏شود و با اين اعمال صالح، زمين براى زندگى صالح مى‏شود.

پس از آنچه گذشت روشن گرديد كه:

اولا اينكه: حقيقت دعوت انبياء همانا اصلاح حيات زمينى انسانيت است، كه خداى تعالى از شعيب حكايت كرده كه گفت:" إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ" «1».

و ثانيا اينكه: جمله" وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ ..." در عين اينكه بيانى است ساده، در عين حال حجتى است برهانى.

و شايد در اينكه بعد از جمله" الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ" مجددا فرمود:" وَ لا يُصْلِحُونَ" اشاره باشد به اينكه از انسانها به خاطر اينكه بشر و داراى فطرت انسانيتند انتظار مى‏رود كه زمين را اصلاح كنند و ليكن بر خلاف توقع، از فطرت خود منحرف گشته، به جاى اصلاح افساد كردند.

تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدنشان به عذاب الهى‏

" قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ" يعنى تو از كسانى هستى كه نه يك بار و دو بار، بلكه پى در پى جادو مى‏شوند و تو را آن قدر جادو كرده‏اند كه ديگر عقلى برايت نمانده.

بعضى «2» از علما گفته‏اند: كلمه" سحر" به معناى بالاى شكم است و مسحر كسى است كه داراى جوف و شكم باشد، در نتيجه مسحر در آيه كنايه مى‏شود از اينكه تو نيز مانند ما بشرى هستى مى‏خورى و مى‏نوشى. بنا بر اين، جمله" ما أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا" تاكيد همان كلمه مى‏شود.

بعضى «3» ديگر گفته‏اند مسحر به معناى كسى است كه داراى سحر يعنى ريه باشد، آن وقت معنا چنين مى‏شود كه تو نيز مانند ما نفس مى‏كشى.

" ما أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا ... عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ" كلمه" شرب"- به كسره شين- به معناى سهمى از آب است. و بقيه الفاظ آيه روشن است و تفصيل داستان آن جناب در سوره هود گذشت.

" فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ" كشتن ناقه را به همه قوم نسبت داده، با اينكه مباشر در آن بيش از يك نفر نبود و اين‏

(1) من جز اصلاح به قدر تواناييم چيز ديگرى نمى‏خواهم. سوره هود، آيه 88.

(2) تفسير فخر رازى، ج 24، ص 160.

(3) روح المعانى، ج 19، ص 113.

/ 583