طعنه كفار به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و انكار رسالت او با انكار جمع رسالت كه امرى غيبى است با نياز به ماديات: اكل طعام و مشى در اسواق‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين نكته است كه سر خود كفار را هم مى‏داند، و مى‏داند كه سر ايشان استدعاى شمول مغفرت و رحمت الهى به ايشان را دارد، و هر چند به زبان چنين تقاضايى ندارد، چون كافرند، ولى فطرت آنان طالب سعادت، و حسن عاقبت است، كه حقيقتش همان سعادت انسانيت مى‏باشد، و سعادت انسانيت با شمول مغفرت و رحمت دست مى‏دهد، هر چند كه بسيارى از كفار آن را از غير مغفرت و رحمت مى‏طلبند، و در تمتع از حيات مادى و زينت‏هاى ناپايدار آن جستجو مى‏كنند، بنا بر اين، معنايى كه ما براى آيه كرديم، آيه شريفه حجتى است برهانى بر حقيقت دعوت رسول خدا (ص)، كه قرآن مشتمل بر آن است، و بر بطلان ادعاى كفار كه آن را افك و از اساطير اولين خواندند.

و بيان حجت مذكور اين است كه: خداى سبحان سر نهفته در آسمانها و زمين را مى‏داند، در نتيجه اسرارى را هم كه در جبلت و فطرت شما نهفته است مى‏داند، و خبر دارد كه شما فطرتا دوستدار سعادت و طالب حسن عاقبتيد، و حقيقت آن سعادت همانا رستگارى در دنيا و آخرت است، و چون خداى سبحان غفور و رحيم است، لازمه اين دو صفتش اين است كه آنچه را كه شما به زبان فطرت، و سرخود مى‏طلبيد اجابت كند، و شما را به راه رسيدن به خواسته‏تان هدايت فرمايد، و در نتيجه شما را به سعادتتان نائل سازد.

و اين كتاب همان راه را براى شما بيان مى‏كند، پس افك مفترى بر خدا نيست، و از قبيل اساطير اولين نيز نيست، بلكه كتابى است متضمن آنچه شما به فطرت خود مى‏خواهيد، و در سر خود استدعايش مى‏كنيد، ناگزير اگر داعى اين كتاب (رسول خدا ص) را اجابت كنيد، مغفرت و رحمت شامل حالتان مى‏شود، و اگر سر پيچى نماييد از آن محروم مى‏مانيد.

پس اين قرآن كتابى است نازل از طرف خدا، چون اگر آن طور كه خود اين كتاب مى‏گويد نباشد، يعنى نازل از طرف خدا نباشد، و به سوى حقيقت سعادت رهنمون نباشد، و به سوى حق محض دعوت نكند، به طور مسلم بايد بياناتش مختلف شود، گاهى شما را به چيزى بخواند كه خيرتان در آن است، يعنى شما را به سوى مغفرت و رحمت خدا بخواند، و زمانى شما را به سوى شر و ضررتان دعوت كند، يعنى به چيزى بخواند كه خشم خداى را بر مى‏انگيزد، و شما را مستوجب عقوبت مى‏كند.

طعنه كفار به پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) و انكار رسالت او با انكار جمع رسالت كه امرى غيبى است با نياز به ماديات: اكل طعام و مشى در اسواق‏

" وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً أَوْ يُلْقى‏ إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها" اين آيه حكايت طعنه‏اى است كه به رسول خدا (ص) مى‏زدند، بعد از

/ 583