شناخته و رسوا شدن عناصر فاسد، براى مجتمع صالح و اسلامى خير است (لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ...) - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سه‏گانه‏اى كه گفته شد، به مؤمنينى است كه از اين پيش آمد متاثر شده بودند، چون علاوه بر اينكه همان اشكال تفكيك در سياق لازم مى‏آيد، گزاف گويى نيز هست، (چون نه وجهى برايش متصور است و نه دليلى بر آن هست).

و معناى آيه اين است كه كسانى كه اين دروغ را تراشيدند- لام در كلمه" الافك" لام عهد است- جماعت معدودى از شما هستند، كه با هم تبانى و ارتباط دارند. و اين تعبير خود اشاره است به اينكه در اين تهمت توطئه‏اى در كار بوده، مبنى بر اينكه اين دروغ را بتراشند، و آن را اشاعه هم بدهند، تا قداست و نزاهت رسول خدا (ص) را لكه‏دار ساخته، و او را در ميان مردم رسوا سازند.

پس معلوم شد كه جمله مذكور فايده‏اى را افاده مى‏كند و آن طور كه بعضى «1» پنداشته و گفته‏اند از باب تسليت رسول خدا (ص)، و يا تسليت آن جناب و مؤمنين متاثر از اين پيشامد نيست، چون سياق با تسليت سازگار نيست.

شناخته و رسوا شدن عناصر فاسد، براى مجتمع صالح و اسلامى خير است (لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ...)

" لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ"- مقتضاى اينكه گفتيم خطاب متوجه عموم مؤمنين است، و مراد از آن نفى شريت و اثبات خيريت اين پيشامد است، اين است كه يكى از سعادتهاى مجتمع صالح اين است كه اهل ضلالت و فساد در آن مجتمع شناخته شوند، تا جامعه نسبت به وضع آنها بصيرت پيدا كند، و براى اصلاح اين اعضاى فاسده دست به اقدام زند، مخصوصا در مجتمع دينى كه سر و كارش با وحى آسمانى است، و در هر پيشامدى وحيى بر آنان نازل مى‏شود، و ايشان را موعظه و تذكر مى‏دهد كه چگونه از اين پيشامد استفاده كنند، و ديگر نسبت به امور خود سهل‏انگارى و غفلت روا ندارند، بلكه در امر دين خود و هر مهم ديگر زندگيشان احتياط كنند.

دليل بر اين معنا، جمله" لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ" است، چون اثم عبارت است از آثار سويى كه بعد از گناه براى آدمى باقى مى‏ماند، پس ظاهر جمله اين است كه آنهايى كه اين تهمت را زده بودند به آثار سوء عملشان شناخته مى‏شوند، و از ديگران متمايز مى‏گردند و در نتيجه به جاى اينكه رسول خدا (ص) را رسوا كنند خود مفتضح مى‏شوند.

و اما قول مفسرى «2» كه گفته: مراد از" خير بودن اين پيشامد براى متهمين"، اين است كه خدا به خاطر اين تهمت اجرشان مى‏دهد، هم چنان كه مرتكبين آن را رسوا مى‏كند، در

(1 و 2) روح المعانى، ج 18، ص 115.

/ 583