بيان آيات :حكايت طعنه‏ها و افتراءاتى كه كفار عرب در باره قرآن كريم به رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) زدند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گويند تقديس تو مى‏كنيم ما را سزاوار نبود كه جز تو معبود، اوليائى بگيريم ولى تو ايشان و پدرانشان را نعمت دادى و در نتيجه مستى نعمت ياد تو را فراموش كردند و گروهى هلاكت زده شدند (18).

خدايانتان شما را در آنچه درباره آنها مى‏گوييد تكذيب مى‏كنند و قدرت دفع عذاب از شما و يارى شما ندارند و هر كس از شما شرك آورده او را عذابى بزرگ كنيم (19).

پيش از تو پيغمبرانى نفرستاديم مگر آنها نيز غذا مى‏خوردند و در بازار قدم مى‏زدند، ما شما را مايه امتحان يكديگر كرده‏ايم آيا صبورى مى‏كنيد كه پروردگار تو بينا است (20).

بيان آيات :حكايت طعنه‏ها و افتراءاتى كه كفار عرب در باره قرآن كريم به رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) زدند

اين آيات طعنه‏هايى را كه مشركين به رسول خدا (ص) و درباره قرآن كريم زده‏اند حكايت نموده، جواب مى‏دهد.

" قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ ..."

در اين آيه با اينكه مى‏توانست بفرمايد:" و قالوا" چون قبلا در آيه" وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً" ذكر كفار به ميان آمده بود، فرمود:" قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا" و اين براى اشاره به اين معنا بود كه بفهماند گويندگان اين حرفها كفار عربند نه مطلق مشركين.

و مشار اليه به اشاره" هذا" قرآن كريم است، و اگر به اشاره اكتفاء نموده، نام و يا اوصاف آن را ذكر نكردند، منظورشان اهانت و پايين آوردن قدر و منزلت قرآن بوده.

كلمه" افك" به معناى كلامى است كه از وجهه اصلى‏اش منحرف شده باشد، و مراد كفار از افك بودن قرآن، اين است كه رسول خدا (ص) آن را از پيش خود درست كرده، و آن را به خدا نسبت داده.

و سياق آيات خالى از اشاره به اين معنا نيست كه مراد از" قَوْمٌ آخَرُونَ" بعضى از اهل كتاب است، در روايات هم آمده كه قوم آخرين عبارت بودند از" عداس" مولاى حويطب بن عبد العزى، و" يسار" مولاى علاء بن حضرمى، و" جبر" مولاى عامر، كه هر سه از اهل كتاب بودند و تورات مى‏خواندند، بعد از آنكه مسلمان شدند، رسول خدا (ص) با ايشان پيمان بست، در نتيجه كفار اين حرفها را زدند، كه اين چند نفر هم او را در اين افتراء كمك كردند.

" فَقَدْ جاؤُ ظُلْماً وَ زُوراً"- در مجمع البيان گفته: كلمه" جاء" و كلمه" اتى" چه بسا مى‏شود كه معناى" فعل- كرد" را مى‏دهد، و به همين جهت مانند" فعل" متعدى استعمال‏

/ 583