بيان آيات :حكايت طعنهها و افتراءاتى كه كفار عرب در باره قرآن كريم به رسول اللَّه (صلّى الله عليه وآله وسلّم) زدند
اين آيات طعنههايى را كه مشركين به رسول خدا (ص) و درباره قرآن كريم زدهاند حكايت نموده، جواب مىدهد." قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ ..."در اين آيه با اينكه مىتوانست بفرمايد:" و قالوا" چون قبلا در آيه" وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً" ذكر كفار به ميان آمده بود، فرمود:" قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا" و اين براى اشاره به اين معنا بود كه بفهماند گويندگان اين حرفها كفار عربند نه مطلق مشركين.و مشار اليه به اشاره" هذا" قرآن كريم است، و اگر به اشاره اكتفاء نموده، نام و يا اوصاف آن را ذكر نكردند، منظورشان اهانت و پايين آوردن قدر و منزلت قرآن بوده.كلمه" افك" به معناى كلامى است كه از وجهه اصلىاش منحرف شده باشد، و مراد كفار از افك بودن قرآن، اين است كه رسول خدا (ص) آن را از پيش خود درست كرده، و آن را به خدا نسبت داده.و سياق آيات خالى از اشاره به اين معنا نيست كه مراد از" قَوْمٌ آخَرُونَ" بعضى از اهل كتاب است، در روايات هم آمده كه قوم آخرين عبارت بودند از" عداس" مولاى حويطب بن عبد العزى، و" يسار" مولاى علاء بن حضرمى، و" جبر" مولاى عامر، كه هر سه از اهل كتاب بودند و تورات مىخواندند، بعد از آنكه مسلمان شدند، رسول خدا (ص) با ايشان پيمان بست، در نتيجه كفار اين حرفها را زدند، كه اين چند نفر هم او را در اين افتراء كمك كردند." فَقَدْ جاؤُ ظُلْماً وَ زُوراً"- در مجمع البيان گفته: كلمه" جاء" و كلمه" اتى" چه بسا مىشود كه معناى" فعل- كرد" را مىدهد، و به همين جهت مانند" فعل" متعدى استعمال