مامور شدن نوح (عليه السلام) به ساختن كشتى و دورى گزيدن از قوم خود كه بعد از انكار و تكذيبشان محكوم به عذاب شده بودند
" فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا ...".اين جمله متفرع است بر درخواست نصرت، (يعنى و چون درخواست نصرت كرد پس به او وحى كرديم) و معناى كشتى ساختن در برابر ديدگان خدا اين است كه كشتى ساختنش تحت مراقبت و محافظت خداى تعالى باشد. و معناى" كشتى ساختن به وحى خدا" اين است كه با تعليم او و دستورات غيبى كه به تدريج مىرسد باشد." فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ"- مراد از" امر" به طورى كه گفته شده حكم قطعى است كه خدا بين او و قومش راند، و آن غرق شدن قوم او بود. و به طورى كه از سياق برمىآيد" فوران تنور" كه خود محل آتش است علامت و نشانه آمدن عذاب بوده و اين نشانه عجيبى بوده كه از تنورهاى آتش چون فواره، آب بطرف بالا فوران كند." فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ"- قرائتى كه بين همه قراء داير و رايج است اين است كه كلمه" كل" را تنوين مىدهند نه اينكه به طور اضافه بخوانند، در نتيجه ناگزير چيزى در تقدير گرفته مىشود، و تقدير:" من كل نوع زوجين- دو جفت از هر نوع حيوان" خواهد بود، و سلوك در كشتى به معناى راه دادن و داخل كردن در آن است، و ظاهرا كلمه" من" براى ابتداى غايت باشد، و معنا اين باشد كه: دو جفت نر و ماده از هر نوع داخل كشتى كن." وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ"- اين جمله عطف است بر كلمه" زوجين" و معنايش اين است كه: داخل كشتى كن دو جفت از هر نوع و خانوادهات را.بعضى «3» از مفسرين گفتهاند: عطف بر" زوجين" معنا را فاسد مىكند، چون معنايش اين مىشود: داخل كشتى كن دو جفت از هر نوع را و از هر نوع خانوادهات را، پس بهتر اين است كه اصلا عطف نكنيم، و يك فعل" اسلك" ديگرى در تقدير بگيريم، آن گاه عطف بر(1) پس بياور براى ما آنچه وعده دادى اگر از راستگويان مىباشى. سوره هود، آيه 32.(2) خدايا از كافران ديارى بر روى زمين باقى مگذار. سوره نوح، آيه 26.(3) روح المعانى، ج 18، ص 27.