وصف حال كسانى كه در پرتو نور ايمان و معرفت، هيچ باز دارنده مستمر و موقتى آنان را از ياد مستمر و موقت خدا باز نمىدارد و ...
" يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ ..."" تسبيح خدا" به معناى تنزيه او از هر چيزى است كه لايق به ساحت قدس او نيست. و كلمه" غدو" جمع غداة به معناى صبح است. و كلمه" آصال" جمع اصيل به معناى عصر است. و كلمه" الهاء" به معناى بازداشتن كسى است از راهى كه مىخواست برود يا كار مهمى كه مىخواست انجام دهد. و كلمه" تجارة" به طورى كه راغب گفته به معناى تصرف در رأس المال و سرمايه است به منظور فايده، مىگويد: در كلام عرب هيچ لغتى نيست كه در آن جيم بعد از تاء آمده باشد مگر اين لغت «2».و كلمه" بيع" باز به طورى كه او مىگويد به معناى دادن كالا و گرفتن بهاى آن است «3»، و كلمه" قلب" به طورى كه وى گفته به معناى برگرداندن چيزى از اين رو به آن رو است «4»، و چون به باب تفعيل برود مبالغه در اين عمل را مىرساند، پس تقليب يعنى بسيار زير و رو كردن يك چيزى، و تقلب هم قبول همان تقليب است پس" تقلب قلوب و ابصار"(1) مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مىشود سوره حج، آيه 40.(2) مفردات راغب، ماده" تجارة".(3) مفردات راغب، ماده" بيع".(4) مفردات راغب، ماده" قلب".