اختلاف شديد مفسرين پيرامون مورد نزول اين آيه و مفاد آن و بيان حق مطلب در اين باره‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 15

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و جمله" وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً" مانند جمله" وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ" عطف است بر جمله" لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ" و اصل معنا" ليبدلن خوفهم امنا" بوده، به طور ساده‏تر اينكه در واقع بايد مى‏فرمود" ترس ايشان را مبدل به امنيت كرديم" ولى فرموده" ايشان را بعد از ترس، مبدل به امنيت كرديم" و تبديل را به خود آنان نسبت داد، حالا يا از باب مجاز عقلى است، و يا آنكه مضاف را چون معلوم بوده حذف كرده، زيرا جمله" مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ" مى‏فهماند كه آن محذوف خوف، و تقدير" ليبدلن خوفهم" بوده، و يا آنكه از اين باب نبوده، بلكه كلمه" امنا" به معناى آمنين بوده كه در اين صورت معنا اين مى‏شود كه: خدا ايشان را بعد از ترسشان مبدل كرد به ايمنان و به هر حال، مراد از خوف آن ترسى است كه مؤمنين صدر اسلام از كفار و منافقين داشتند.

و جمله" يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً" را اگر بخواهيم با سياق آيات بهتر وفق دهيم، بايد حال از ضمير در جمله" لَيُبَدِّلَنَّهُمْ" بگيريم، كه معنا چنين مى‏شود:" خدا ترس ايشان را مبدل به امنيت كرد، در حالى كه ايشان مرا پرستش كنند، و چيزى شريك من ندانند".

و اگر در اين آيه التفاتى از غيبت" يبدلنهم" به تكلم" مرا عبادت كنند" بكار برده و جمله" يعبدوننى" را با جمله" چيزى را شريك من ندانند" تاكيد كرده، و كلمه" شيئا" را نكره آورده، كه خود دلالت مى‏كند بر نفى شريك به طور اطلاق، همه اين نكات حكم مى‏كند بر اينكه مراد از عبادت، خداپرستى خالص است، به طورى كه هيچ شايبه‏اى از شرك- چه شرك جلى و چه شرك خفى- در آن راه نداشته باشد، و خلاصه معنا اين مى‏شود كه خدا مجتمع آنان را مجتمعى ايمن مى‏سازد، تا در آن جز خدا هيچ چيز ديگرى پرستش نشود، و هيچ ربى غير از خدا قائل نباشند.

و كلمه" ذلك" در جمله" وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ" به طورى كه سياق شهادت مى‏دهد اشاره است به موعود، بنا بر اين، مناسب‏تر آن است كه كلمه" كفر" را به معناى كفران، و در مقابل شكر بدانيم، و چنين معنا كنيم كه:" و هر كس كفران كند و خدا را شكر نگويد، و بعد از تحقق اين وعده عوض شكر با كفر و نفاق و ساير گناهان مهلكه، كفران نعمت كند، چنين كسانى كاملا در فسقند" و فسق هم عبارت است از بيرون شدن از زى بندگى.

اختلاف شديد مفسرين پيرامون مورد نزول اين آيه و مفاد آن و بيان حق مطلب در اين باره‏

مفسرين در اين آيه شريفه اختلافاتى شديد و زيادى دارند.

بعضى «1» گفته‏اند: درباره اصحاب رسول خدا (ص) نازل شده، و خدا

(1) تفسير كشاف، ج 3، ص 252.

/ 583