استدلال بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است و در آيه:" أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..." و نكات و لطائفى كه در اين استدلال هست - ترجمه تفسیر المیزان جلد 15
استدلال بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است و در آيه:" أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ..." و نكات و لطائفى كه در اين استدلال هست
و به همين معنا اشاره مىكند كه مىفرمايد:" أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ"، و با آن احتجاج مىكند بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است، چون نور- همان طور كه مكرر گفته شد- چيزى است كه هر شيء محتاج و گيرنده نورى را روشن مىكند، و سپس با ظهور خود دلالت مىكند بر مظهرش، و خداى تعالى هم اشياء را با ايجاد خود وجود و ظهور مىدهد و سپس بر ظهور وجود خود دلالت مىكند. آيه شريفه بيان خود را با اشاره به لطايفى تكميل مىكند:اول اينكه: عقلاى آسمانها و زمين و مرغان صف زن در فضا را كه همه داراى روحند نام برده، با اينكه تسبيح خدا اختصاص به آنان نداشت، و به حكم" وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ" عموم موجودات تسبيحگوى خدايند.و بعيد نيست كه اين اختصاص به ذكر، از باب انتخاب عجائب خلقت باشد، چون ظهور موجود عاقل كه لفظ" من" بر آن دلالت دارد، از عجايب خلقت است، آن چنان كه عقل