اشاره به معتقدات بت پرستان در باره خداى سبحان و ارباب و آلهه و علت اينكه فرعون گفت:" رَبُّ الْعالَمِينَ چيست؟"
" قالَ فِرْعَوْنُ وَ ما رَبُّ الْعالَمِينَ ... مِنَ الْمَسْجُونِينَ" بعد از آنكه فرعون درباره رسالت موسى (ع) سخن گفت و از رسالتش انتقاد كرد و موسى (ع) پاسخ او را داد، ناگزير اشكال را متوجه مرسل و فرستنده او كرد، كه چه كسى تو را فرستاده؟ موسى در پاسخ گفت: مرا رب العالمين فرستاده. فرعون دوباره بر مىگردد و از او توضيح مىخواهد كه رب العالمين چيست؟ كه اين استيضاح تا آخر آيه هفتم ادامه دارد.در اينجا براى اينكه مراد از اين آيات روشن شود ناگزيريم قبلا اصول وثنيت را در نظر داشته باشيم و ببينيم وثنيت اصولا درباره مساله ربوبيت چه مىگويند. هر چند كه در خلال بحثهاى گذشته اين كتاب مكرر به اين معنا اشاره رفت، ولى اينجا نيز بدان اشارهاى مىشود.وثنيت- مانند اديان توحيد- وجود تمامى موجودات را منتهى به پديد آورندهاى واحد مىداند و كسى را با او در وجوب وجود شريك ندانسته، وجود او را بزرگتر از آن مىداند كه به احدى تحديد شود، و عظيمتر از آن مىداند كه فهم و درك بشر بدان احاطه يابد و به همين جهت او را بزرگتر و بشر را كوچكتر از آن مىداند كه عبادت خود را متوجه او سازند، پس جايز نيست او را عبادت كنند، چون عبادت نوعى توجه به سوى معبود است و توجه هم نوعى ادراك.و به همين دليل از پرستش خدا و تقرب به درگاه او عدول نموده، به اشياى ديگرى تقرب جستند، اشيايى از مخلوقات خدا كه وجودات شريف نورى و يا نارى دارند و خود از نزديكان درگاه خدا و فانى در او هستند، مانند ملائكه و جن، و قديسين از بشر كه از لوث و آلايشهاى مادى دور بوده و فانى در لاهوتند و به وسيله همان لاهوت باقىاند كه يك طبقه از آنان پادشاهان بزرگ و يا بعضى از ايشانند، كه البته قدماى وثنيت، اين طبقه اخير را معبود مىدانستند كه يكى از ايشان فرعون زمان موسى بوده است.و كوتاه سخن اينكه: وثنيت به منظور پرستش نامبردگان، براى هر يك بتى ساخته بودند تا آن بتها را بپرستند و معبودهاى نامبرده در ازاى عبادتى كه مىشوند، صاحبان عبادت را به درگاه خدا نزديك نموده، برايشان شفاعت كنند، شفاعت در اينكه خيراتى را كه از آن درگاه مىگيرند بسوى ايشان سرازير كنند و براى جلب اين خيرات ملائكه را مىپرستيدند و يا آنكه شرورى كه از ايشان صادر مىشود به سوى صاحبان عبادت نفرستند و به اين منظور جن را (كه به زعم ايشان موجوداتى شرور بودند) مىپرستيدند، آرى به زعم وثنيت كارها و تدبير